۱۸ استان ایران هفته گذشته درگیر پدیده ریزگرد شد. ریزگرد‌هایی که حتی در آسمان مازندران هم گزارش شد، از کجا منشا گرفت؟ باد بهاری شاخص آلایندگی تهران را به مرز ۵۰۰ و شرایط فوق بحرانی رساند. در چنین اوضاعی در برخی محافل اعلام شد که ریزگرد‌های امسال نخستین سوغات اَبَر پروژه گاپ است که اردوغان در ترکیه اجرا کرده و زمینه غبارخیز شدن منطقه را فراهم کرده است، اما علی محمد طهماسبی بیرگانی رئیس کارگروه ملی مقابله با گردوغبار می‌گوید که در ارتباط با ریزگرد‌های اخیر باید به مجموعه‎‌ای از عوامل توجه کرد. او بیان می‌کند که ریزگرد‌های با منشا خارجی باعث خیزش ریزگرد‌های داخلی شد و در مجموع آسمان ایران را تیره و تار کرد. به گفته طهماسبی پروژه گاپ هم می‌تواند در وقوع پدیده ریزگرد‌ها موثر باشد، اما آنچه در هفته گذشته رخ داد، حاصل تخریب مراتع در استان الانبار عراق است. به این ترتیب می‌توان چنین نتیجه گرفت که ریزگرد‌های با منشا داخلی و خارجی، در هفته گذشته بلای جان مردم شده است. اما چه عاملی بر کانون‌های بحران داخلی تاثیرگذار است؟ مدارکی به دست «انتخاب» رسیده است که نشان می‌دهد با وجود آنکه معاون اول رئیس جمهور به وزیر نیرو اعلام کرده که تامین حق‌آبه تالاب‌ها در اولویت باشد، اما این وزارتخانه به این نامه بی‌توجه بوده و زمینه تشدید پدیده ریزگرد با منشا داخلی را در کشور فراهم کرده است. آرزو اشرفی زاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید که دو سالی است وزارت نیرو به تامین حق‌آبه‌ها توجهی ندارد. حاصل تمام این بی‌توجهی‌ها هوای ناسالمی است که ریه ایرانیان را درگیر کرده و تبعات مهلکی بر سلامت آن‌ها خواهد داشت.

آسمان ایران هفته تیره و تاری را پشت سر گذاشت. ریزگرد‌هایی که منشا آن‌ها از کشور‌های همسایه بود به سمت ایران سرازیر شدند تا کانون‌های بحرانی ایران هم فعال شده و آشی برای مردم پخته شود که خوردن آن امکان‌پذیر نیست. شاخص آلودگی هوای تهران در هفته گذشته به ۵۰۰ رسید و این میزان آلایندگی که مرز‌های بحران را هم درنوردیده بود، زمزمه تعطیلی پایتخت را بر سر زبان‌ها انداخت. اگرچه مسئولان زیربار تعطیلی تهران نرفتند و بر این باور بودند که با وزش باد و بارش باران شرایط هوا بهتر می‌شود، اما دو روزی طول کشید که تب گرد و غبار در پایتخت فروش کند. ریزگرد‌های آسمان تهران تا مازندران هم کشیده شدند و بر اساس گزارش‌ها، ۱۸ استان کشور شاهد این پدیده بود. البته این همه ماجرا نبود. در حالی که شرایط در تهران و استان‌هایی که در مرکز کشور قرار دارند رو به بهبود می‌گذاشت، کانون ریزگرد‌های داخلی هم تحت تاثیر کانون‌های خارجی فعال شد و منجر به تداوم آسمان غبارآلود برای مردم جنوب غرب و غرب کشور شد.

وزارت نیرو مسئول بخشی از ریزگرد‌های آسمان ایران
در حالی که شرایط نفس کشیدن برای مردم تهران رو به بهبود می‌رفت، همچنان مردم خوزستان غبار غلیظ را تنفس می‌کردند. غباری که منشا آن تالاب‌های خشک شده منطقه بود. این غبار بلای جان مردم منطقه شده و زمینه بروز انواع بیماری‌های تنفسی را در میان مردم جنوب غرب و غرب کشور فراهم کرده است. بر اساس سندی که به دست «انتخاب» رسیده است، وزارت نیرو مقصر ریزگرد‌های با منشا داخلی است.
در نامه غلامحسین اسماعیلی رئیس دفتر رئیس جمهور به وزیر نیرو که ۱۱ آذرماه سال گذشته برای محرابیان ارسال می‌شود، از وزارت نیرو خواسته شده است که ظرف مدت دو هفته گزارشی از وضعیت رعایت حقابه‌های محیط زیستی در کل کشور ارائه کند. همچنین به این وزارتخانه اعلام می‌شود که تامین حقابه‌های محیط زیستی به‌ویژه حفظ و احیای تالاب‌ها در اولویت قرار گیرد. در بند دیگری از نامه هم تاکید می‌شود که نظر تخصصی سازمان حفاظت محیط زیست در تصمیمات مربوط به حوزه آب به طور کامل لحاظ گردد. اما واکنش وزارت نیرو به این نامه چیست؟ تقریبا هیچ!

عدم تامین حقابه تالاب‌ها در دو سال گذشته
آن طور که آرزو اشرفی زاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست به «انتخاب» می‌گوید: وزارت نیرو دو سالی هست که حق‌آبه تالاب‌های کشور را تخصیص نداده است.
او اضافه می‌کند: ریزگرد‌هایی که در هفته گذشته شاهد آن بودیم با منشا خارجی است، اما این ریزگرد‌ها هم متاثر از عدم رعایت حق‌آبه‌های طبیعت و به دلیل عدم توجه به پایداری سرزمین است.
به گفته اشرفی زاده بسیاری از تالاب‌های کشور در بحث ریزگرد‌های داخلی منشا گرد و غبار هستند و وقتی حق‌آبه آن‌ها تامین نمی‌شود و شرایط خشکسالی و کم بارشی داریم، بستر تالاب‌ها به منشا گرد و غبار تبدیل می‌شود.
او ادامه می‌دهد: متاسفانه در سال آبی گذشته و حتی سال آبی جاری که در آن قرار داریم، حق‌آبه تالاب‌های کشور به صورت کامل تامین نشده است. اگر در برخی تالاب‌ها حقابه تامین شده به صورت مختصر بوده و حقابه‌ها به‌طور کامل تامین نشده است.
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید: این سازمان مطالعاتی انجام داده و طبق قانون، تعیین نیاز محیط زیستی تالاب‌های کشور که به عهده این سازمان است را انجام داده است. در این مطالعات بر اساس سناریو‌های ترسالی، خشکسالی و نرمال اعداد مربوط به نیاز محیط زیستی تالاب‌ها درج شده است.
به گفته او، اعدادی که مورد انتظار سازمان محیط زیست در سناریو‌های کم آبی و خشکسالی است، به وزارت نیرو اعلام شده است، اما این وزارتخانه همان حداقل‌های زنده مانی تالاب‌ها را که درخواست شده، تامین نکرده است.
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست در پاسخ به این پرسش که چند درصد از حق‌آبه درخواستی در شرایط خشک به تالاب‌ها اختصاص یافته است، این‌گونه پاسخ می‌‎دهد: عدد تخصیص خیلی کم است. اکنون نمی‌توانم عدد بدهم. در خیلی از تالاب‌ها صفر بوده است و در برخی هم عدد‌ها بسیار ناچیز است.
او اضافه می‌کند: سال‌های سال است که حق‌آبه گاوخونی اصلا لحاظ نمی‌شود. حتی اگر از بحث رودخانه زاینده رود و بحث حق‌آبه تالاب در استان اصفهان بگذریم، در خیلی از استان‌های دیگر حق‌آبه پایداری سرزمین تامین نشده است به همین خاطر شاهد بحث فرونشست، گرد و غبار و بحث‌های دیگر هستیم که همه آنها، تبعات ناشی از عدم لحاظ حق‌آبه محیط زیست است.
اشرفی زاده ادامه می‌دهد: حق‌آبه دریاچه ارومیه به طور کامل لحاظ نشده است. حق‌آبه دریاچه بختگان اصلا داده نشده است. اکثر تالاب‌هایی که به وزارت نیرو اعلام کردیم و منابع کنترل شده بالا دست یا همان سد دارند و می‌توانند منابع آبی را رها کنند، حق‌آبه‌شان لحاظ نشده است.

ریزگرد‌های اخیر، نخستین دستاورد پروژه گاپ؟
از سدسازی‌های داخلی به‌عنوان بلای جان تالاب‌های کشور که بگذریم، در همسایگی ایران یعنی در ترکیه اَبَر پروژه‌های آبی در جریان است که قطعا تبعات آن بلای جان ایران هم خواهد شد. برخی از کنشگران محیط زیست بر این باورند که ریزگرد‌های هفته گذشته که نیمی از ایران را درگیر خود کرده بود، نخستین سوغات پروژه گاپ است. زمانی که ترکیه «پروژه آناتولی جنوب شرقی» یا همان گاپ را که شامل ساخت ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه برق‌آبی می‌شود، کامل کرد؛ بسیاری از کارشناسان نسبت به تبعات محیط زیستی این طرح هشدار دادند. در توصیف این پروژه همین بس که فقط یکی از سد‌های آن یعنی سد ایلیسو به‌عنوان سومین پروژه برق‌آبی بزرگ گاپ، با ظرفیت تولید ۱۲۰۰ مگاوات تقریباً ۳۰۰ کیلومتر مربع از دره دجله را به خود اختصاص می‌دهد و چندین برابر تمام سد‌های ایران در خود آب ذخیره می‌کند.
پروژه‌ای با این عظمت، بدون شک تامین آب اراضی پایین دست یعنی عراق را با اختلال مواجه خواهد کرد. آغاز بهره‌برداری از سد ایلیسو با نگرانی عمیق کشور‌های همسایه همراه بود. این نگرانی‌ها به مرز‌های ایران هم کشیده شده است. فعالان محیط زیست ایران بر این باورند که ریزگرد‌های اخیر، اولین سوغات ابرپروژه اردوغان است که به سمت مرز‌های ایران روانه شده است، اما علی محمد طهماسبی بیرگانی دبیر ستاد ملی مقابله با پدیده گردوغبار سازمان حفاظت محیط زیست در این رابطه نظر دیگری دارد.
او به «انتخاب» می‌گوید: این رخداد اخیر و پس رخدادش هر دو منشا خارجی داشتند، ولی به هر حال شدت جریانی که شکل گرفته بود، طوری بود که بخشی از کانون‌های ملی را با توجه به قدرت کَنِشی که داشت، به صورت محدود فعال کرد.
طهماسبی بیرگانی اضافه می‌کند: عامل اصلی ریزگرد‌های اخیر جریانی بود که در شمالغرب عراق، جنوب سوریه و اردن شکل گرفته و به سمت ما آمده است. گرد و غبار بعدی هم که با شدت بیشتری وارد کشور شد، داخلی بود، اما انرژی آن طوری نبود که به سمت مناطق خیلی داخلی کشور وارد شود و صرفا در مناطق غربی و جنوب غربی یک مقداری هوا را آلوده کرد و متوقف شد. به همین خاطر در این مناطق هوا به شدت غبارناک شد.

او درباره اینکه آیا وقوع ریزگرد‌های اخیر به دلیل اجرای پروژه گاپ بوده، می‌گوید: درباره ریزگرد‌ها مطرح کردن فقط یک عامل، اقدام درستی نیست. در صحبت‌های قبلی خود منشا شکل‌گیری غبار را مطرح کردم. در مناطقی که منشا غبار بود، اراضی زراعی نداریم. در واقع کانون گرد و غبار مراتع جنوب سوریه و غرب عراق منشا گردو غبار بودند. اصلی‌ترین کانون هم در استان الانبار قرار داشت.

پروژه گاپ روی ریزگرد‌ها تاثیر دارد

دبیر ستاد ملی مقابله با پدیده گردوغبار اضافه می‌کند: کانون اصلی گرد و غبار اراضی مرتعی تخریب شده به دلیل بهره‌برداری شدید در عراق است. این مناطق مثل خیلی از مناطق جنوب غرب آسیا بوته‌زار‌هایی با پوشش کم است که قدرت حفاظت در آن‌ها به دلیل خشکسالی، تغییر اقلیم، کم بارشی و خشکی خاک، کاهش یافته است.
او اضافه می‌کند: درباره شکل‌گیری ریزگرد‌ها باید به بهره‌برداری و فشار زیاد به منابع مرتعی اشاره کرد. جلوتر که می‌آید آن پروژه هم به دلیل اینکه آب را محدود کرده و محدودیت در آب در واقع رهاشدگی اراضی کشاورزی را ایجاد می‌کند، می‌تواند تاثیر داشته باشد.
به گفته طهماسبی بیرگانی به درستی نمی‌توان تشخیص داد که این پروژه چند درصد روی پدیده گرد و غبار در ایران اثر دارد. هر کس عددی بگوید از روی حس صحبت کرده است، چون مطالعه علمی دقیق نکرده‌ایم که بدانیم چه حجمی از ریزگرد‌ها ناشی از پروژه سدسازی ترکیه است و چه حجمی به مسایل دیگر مربوط است.
او با تاکید بر اینکه تشخیص تاثیر پروژه گاپ بر پدیده ریزگرد‌ها نیازمند مطالعه دقیق است، یادآور می‌شود: گاپ روی رهاشدگی اراضی کشاورزی تاثیر دارد، اما یادمان باشد که سطح مناطق غبارخیز عراق ۲۴ میلیون هکتار است. طبق مطالعاتی که ستاد ملی گرد و غبار انجام داده است، نسبت این مناطق را اگر با اراضی کشاورزی که در بین دجله و فرات هستند، مقایسه کنیم، عدد اراضی کشاورزی خیلی کمتر از مناطق مستعد غبارخیزی دیگر است. ضمن اینکه بخشی از اراضی کشاورزی هم همچنان زیر کشت است و فقط بخشی از آن رهاشده است.
دبیر ستاد ملی مقابله با پدیده گردوغبار می‎گوید: به تنهایی راجع به تاثیر پروژه گاپ بر ریزگرد‌ها اگر صحبت شود از دیدگاه من غیر کارشناسی است. هر کس که حرفی می‌زند، یک دلیلی دارد. یا افراد حدس می‌زنند یا حس می‌کنند و یا دانش و آگاهی علمی دارد که در این رابطه صحبت می‌کنند، اما باید بگویم یک عامل به تنهایی در پدیده ریزگرد‌ها اثرگذار نیست.

اراضی مستعد ریزگرد خارجی چهار برابر اراضی داخلی
بر اساس صحبت‌های دبیر ستاد ملی مقابله با گرد و غبار، در پدیده اخیر ریزگرد‌های خارجی نقش مهمی در بروز مشکل داشته‌اند. البته مطالعات سازمان حفاظت محیط‌زیست نشان می‌دهد به طور کل، ریزگرد‌های خارجی نقش مهم‌تری در وقوع پدیده ریزگرد‌ها در ایران دارند، زیرا مساحتی حدود ۲۷۰‌میلیون هکتار مناطق غبارخیز در اطراف کشور وجود دارد که پتانسیل غبارخیزی و گسیل گردوغبار این مناطق برای ذرات زیر‌۱۰‌میکرون (و نه کل حجم گردوغبار) حدود ۱۵۰‌میلیون تن در سال است که میانگین هر هکتار ۵۴۰‌کیلوگرم خواهد بود. این در حالی است که میزان غبارخیزی کانون‌های بحران داخلی با وسعت ۳۵‌میلیون هکتار با مدلسازی مشابه برای ذرات زیر ۱۰‌میکرون، عددی حدود ۱۲۲کیلوگرم در هکتار است. در نتیجه میزان غبارخیزی اراضی مستعد خارج از مرزها، چهار برابر بیشتر از کانون‌های بحران داخلی است.

اما همه این‌ها دلیل نمی‌شود که تعلل وزارت نیرو در تامین حق‌آبه تالاب‌ها را ندیده بگیریم و سدسازان داخلی و خارجی را در بروز پدیده ریزگرد مقصر ندانیم. سدسازانی که منابع آبی را پشت سازه‌های بتنی بزرگ ذخیره کرده و حقابه طبیعت را با اهداف مختلف بلوکه می‌کنند. حاصل این رفتار ریزگرد‌هایی است که زندگی عادی مردم را هر از گاهی مختل می‌کند.