یک شغل یا به عبارت دقیق‌تر مسئولیتی ۲۴ساعته؛ مسئولیتی که تمامی ندارد و در تمام لحظات شبانه‌روز باید با آن درگیر باشید. یک مدیر تمام‌وقت که رتق و فتق امور تحت نظارتش آنچنان گسترده است که حتی شامل سلامتی یا ناخوشی اطرافیانش هم می‌شود!
 

خودت اما اغلب آخرین فردی هستید که به سلامت و دیگر نیازهایش توجه می‌کنید! چرا که در عمل وقت و انرژی کافی برای پرداختن به امور خود برایت باقی‌نمی‌ماند. این شغل و مسئولیت ۲۴ ساعته در عمل درآمد و ما‌به‌ازای مادی هم ندارد و قرار نیست کسی سر ماه ما‌به‌ازای کارهایی که انجام داده‌اید و مدیریتی که داشته‌اید پولی بدهد! در عوض اما تا دل‌تان بخواهد این کار ارزش‌افزوده‌های غیر‌مادی دارد و در عمل شما وظیفه خطیری را به‌عهده گرفته‌ای که هر‌کسی از پس انجام آن بر نمی‌آید؛ شما تربیت انسان‌ها و آرامش‌بخشی و پرورش روح اعضای خانواده را در دست گرفته‌اید و در عمل آینده انسان و جامعه در دست شماست. درست حدس زدید اینجا بنا داریم از خانه‌داری صحبت کنیم؛ مسئولیت و تعهدی که ثمرات و برکاتش هم برای فرد و هم برای جامعه بی‌پایان است‌. به همین دلیل هم شاید به جرات بتوان گفت هیچ شغل، جایگاه و مسئولیتی نیست که به اندازه خانه‌داری افتخارآمیز باشد. پس اگر شما هم جزو خانم‌هایی هستید که شغل خانه‌داری را انتخاب کرده‌اید به خودتان افتخار کنید، چرا که شغل و ماموریت شما تربیت انسان و آینده‌سازی است. 

ارزشمند به اندازه ارزشمندی پرورش انسان    

خانه، محل تولد انسان و تولید آدمیت است. هرقدر انسان و آدمیت ارزش دارد، خانه‌داری هم همان‌قدر ارزشمند است. خداوند مهربان همان‌طور که به خود بابت خلقت انسان تبریک می‌گوید، مادران فرزندآور و فرزندپرور را تحسین می‌کند. فتبارک‌ا… احسن الخالقین. مادران واسطه خلقت اشرف کائنات هستند. از سوی دیگر ماندن زنان در خانه و خانه‌دار بودن به معنای آن نیست که زنان خانه‌دار خود را از رشد و ارتقای اجتماعی محروم کرده‌اند. خانه‌داری و تربیت فرزند عملا نیازمند بهره‌مندی از هوش و دانش بالایی است که زنان خانه‌دار این هوشمندی را دارند و این توانایی‌ها هنوز به شکل آکادمیک در نیامده‌است. از سوی دیگر مادران با تولد هر فرزند، خود را رشد می‌دهند. هر فرزند یک اثر هنری فاخر است که ارزش یک عمر سرمایه‌گذاری هنرمند را دارد. چشم‌ها سال‌ها به اثر خیره می‌شود، ولی دل‌ها هنرمند را تحسین می‌کنند.

اکثریت با زنان خانه‌دار 
براساس نتایج یکی از پژوهش‌هایی که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی انجام داده‌است به‌طور تقریبی آمار بانوان خانه‌دار کمتر از ۲۵ میلیون نفر است. آمار جامعه زنان شاغل نیز حدود ۱۳ تا ۱۴درصد اشتغال فعال است. درواقع آمارزنان خانه‌دار ما بیشتر از زنان شاغل هستند و جامعه وسیعی از جمعیت کشور ما را بانوان خانه‌دار تشکیل می‌دهند.

۶۰درصد زنان خانه‌دار هستند   
 مطابق با آمارهای سال ۱۴۰۰ تعداد زنان‌ ۲.۵درصد از زنان ۱۰تا۱۴ساله، ۲۳درصد از زنان ۱۵ تا ۱۹ ساله، ۵۰ درصد از زنان ۲۰ تا ۲۴ساله و ۸۰درصدزنان ۵۰سال به بالا خود را خانه‌دار معرفی کرده‌اند. بر‌اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، زنان خانه‌دار حدود ۶۲‌درصدازجمعیت زنان(به‌طورکلی) و حدود ۸۰‌درصد از جمعیت زنان متأهل را تشکیل می‌دهند. قطعا چنین جامعه آماری وسیعی برنامه‌ریزی‌های جزئی ناظر به ابعاد مختلف را می‌طلبد.

ارزش افزوده خانه‌داری ۳۰‌درصد GDP    
انجام کارهای خانه وکاری که خانم‌های خانه‌دار انجام می‌دهند تأثیری مستقیم بر اقتصاد خانواده و جامعه دارد. «برآورد شده‌است که بین ۲۵ تا ۴۰‌درصد از ثروتی که در کشورهای صنعتی به‌دست می‌آید، از ناحیه خانه‌داری است. کار خانگی پشتوانه اقتصاد است، چون تأمین‌کننده خدمات رایگانی است که اکثر جمعیت شاغل به آن نیاز دارند.» این نقش در کشورهایی که کشاورزی، به‌ویژه در قالب سنتی آن رواج بیشتری دارد، از جمله کشور ما، کاملا جدی است. در ایران هم در سال‌های ۸۵ و ۹۵ در این زمینه نیز مطالعاتی انجام داده‌است، براساس این تحقیقات ارزش کار خانگی زنان در سال ۸۵، ۲۲‌درصد جی‌دی‌پی ایران بوده که این رقم در سال ۹۵ به ۳۰‌درصد رسیده‌است.

وقتی پای پول در میان است

پای درد‌دل خانم‌های شاغل که بنشینید، متوجه می‌شوید کم نیستند زنان شاغلی که دل‌شان می‌خواهد سر خانه و زندگی‌شان نشسته و فرزندان‌شان را بزرگ کنند. وجود این دو دلیل است که زنان را به خارج از خانه و داشتن شغل می‌کشاند؛ یکی نیاز مادی برای چرخاندن چرخ‌های زندگی و دوم ذهنیات حاکم شده در جامعه که «انسان پولساز مفید است.» زن خانه‌دار ما ممکن است در منزل خود مشغول مفیدترین فعالیت‌ها باشد و اثر آن را هم ببیند، اما تصور کند «من هیچ‌کس نیستم»، چون فعالیت‌هایش پول‌ساز نیست.

ارزشمند، فراتر از ارزش‌گذاری مادی    
 با وجود آن‌که بسیاری از افراد به‌دنبال ارزش‌گذاری مادی برای خانه‌داری زنان هستند اما باید گفت ارزش کار در خانه زن، ورای کار خانگی زن است. ارزش کار در خانه زن ارزش محوریت فرهنگی ــ تربیتی خانواده و حفظ خانواده و محور فرهنگی ــ تربیتی جامعه است. این جایگاه بی‌بدیلی است و کسی نمی‌تواند نقش آن را ایفا کند و با هیچ عددی قابل محاسبه نیست و این را باید پررنگ کرد. در غیر این صورت حتی اگر مابه‌ازای ریالی کار خانگی را به زن پرداخت کنیم، همانند این است که این زن به اندازه آشپز و خدمتکار و پرستار توانسته نقش‌آفرینی اقتصادی داشته‌باشد. در حالی که شأن زنی که مادر و همسر است بسیار بالاتر از اینهاست و ما در نهایت نقش کار‌های خدماتی زن را محاسبه کرده‌ایم و ارزش نقش‌آفرینی زن در خانواده دیده نشده‌است.

فروکاستن ارزش خانه‌داری به خدمت‌دهندگی 
با رویکرد پارادایم اقتصادی این‌گونه نگاه می‌شود که این خانم خانه‌دار در خانه غذا می‌پزد، که این کار این مقدار ارزش مادی دارد. از فرزندان هم پرستاری می‌کند که اگر نمی‌کرد باید پرستار می‌گرفتید و این مقدار به پرستار حقوق می‌دادید. خانه را هم تمیز می‌کند که اگر می‌خواستید خدمتکار بیاورید باید این مقدار هزینه می‌دادید. بر همین مبنا رسیدگی به درس بچه‌ها و کار‌های دیگر زنان خانه‌دار محاسبه ریالی می‌شود و این‌که زنان خانه‌دار این‌قدر ارزش افزوده تولید می‌کنند. نکته آسیب‌زای کار این است فروکاستن نقش مادری و همسری زن به خدمت‌دهندگی در خانه است. در این میان خانواده را هم فروکاسته‌ایم به جایی که افراد در آن خدمت می‌گیرند؛ اگر نشد هم می‌توانند بروند جای دیگر این خدمات را بگیرند! 

نگه اسلام به خانه‌داری    

خانه‌داری از منظر اسلام شغلی بسیار شریف و ارزشمند است. پیامبر بزرگوار اسلام(ص) هنگامی که بین حضرت‌علی(ع) و فاطمه (س)، تقسیم وظایف کرد، فرمود: «کارهای بیرون از خانه مانند آوردن آب و مواد غذایی سهم علی، و کارهای درون خانه مانند آشپزی و نظافت منزل سهم فاطمه است.» فاطمه زهرا‌(س) فرمود: «خدا می‌داند چقدر از این تقسیم کار شادمان شدم که پیامبر(ص) سختی کار بیرون را از عهده من برداشت.» در ارزش معنوی زحماتی که زن در خانه می‌کشد، همین بس که در روایت آمده‌است: «زنی که به خاطر اصلاح امور منزل شیئی (اثاثیه‌ای) را جابه‌جا کند، خداوند به او نظر رحمت می‌کند و کسی که خدا به او نظر رحمت کند، دیگر عذابش نمی‌کند.»

پرورش نسل   
شاید امروز کمتر زنی را پیدا کنید که مهارت یا تحصیلات نداشته‌باشد و این داشتن مهارت یا تحصیلات به این معناست که این خانم‌ها می‌توانند شغل و فعالیت اجتماعی داشته‌باشند و دریک کلام پول دربیاورند! با وجود این کم نیستند زنانی که ترجیح داده‌اند به‌جای حضور در محیط‌های شغلی و کارگر یا کارمند شدن و پول درآوردن به نوعی دیگر ارزش‌افزوده تولید کنند و خلاقیت‌شان را در ایجاد محیطی امن و آرام برای همسر و فرزندشان و همچنین تربیت انسان‌هایی که قرار است آینده‌ساز جامعه باشند به کار گیرند. 

وظیفه حاکمیتی حمایت از زنان
گرچه زنان حداقل نیمی ازوقت و انرژی خود راصرف فعالیت‌های بدون دستمزد داخل خانه می‌کنند اما فعالیت آنان به عنوان یک شغل دیده نشده و ارزش آن درمنظر عموم جامعه مورد غفلت واقع شده‌است. تعریف ارائه شده ازسوی مرکز آمار ایران نیز تاییدکننده این امر است. براساس این تعریف، خانه‌دار، فردی است که شاغل، بیکار، جویای کار ومحصل به حساب نمی‌آید؛ بنابراین خانه‌داری جزو مشاغل محسوب نمی‌شود. درطبقه‌بندی‌های آماری و جمعیتی موجود کشور، خانه‌داران بخشی از جمعیت غیرفعال به حساب می‌آید. این درحالی است که براساس تخمین سازمان ملل و طبق مطالعات پژوهشی متفاوت با به رسمیت شناختن خانه‌داری به عنوان یک شغل، ارزش اقتصادی کارِ خانه در جهان برابر با ۱۱تریلیون دلار است. همچنین نتایج بررسی بودجه خانوار که توسط بانک مرکزی ایران انجام شده، تأییدکننده این موضوع است که زنان خانه‌دار (شامل زنان دارای شغل خارج از خانه و زنان بدون شغل خارج از خانه) بخش مهمی از نیروی کار بدون دستمزد را تشکیل میدهند که شامل ۲.۲۵درصد کل جمعیت کشور هستند. در دو دهه اخیر پیش‌بینی ارائه خدمات رفاهی و اجتماعی به زنان خانه‌دار به لحاظ بازنشستگی  ازکارافتادگی و حتی حمایت در دوران بارداری و پس از زایمان مورد توجه برنامه‌ریزان قرار گرفته‌است. از آنجا که قوانین حوزه بیمه‌ای مبتنی بر بازار کار و اشتغال بوده، زنان خانه‌دار به عنوان جمعیت غیرفعال شناخته شده و تحت پوشش بیمه‌های مشاغل (دارای کارفرما) قرار نمی‌گیرند. برمبنای تعریف مرکز آمار نیز خانه‌دار فردی است که شاغل، بیکار(جویای کار)ومحصل نباشد. درسال‌های اخیر نوعی ازبیمه خویش‌فرما ذیل بیمه حِرف ومشاغل آزاد برای زنان خانه‌دار تعریف شده‌است، با این حال سهم دولت در حمایت این نوع بیمه‌گذاری بسیار ناچیز بوده وبه دلیل فاقد درآمد بودن زنان خانه‌دار، استقبال چندانی ازاین نوع خدمات صورت نگرفته‌است. برهمین اساس برنامه‌ریزی درزمینه ایجاد نظام حمایتی از زنان خانه‌دار و تعیین سازوکارهای آن ناظر به استحکام خانواده ضروری به نظر می‌رسد. این مسأله‌ای است که در قوانین بالادستی همچون سیاست‌های حمایت از خانواده و یا منشور حقوق و مسئولیت‌های زن در نظام جمهوری اسلامی وحتی قانون اساسی هم به نوعی بر آن تاکید شده و ضروری است حمایت‌هایی ویژه‌تر از زنان خانه‌دار صورت بگیرد؛‌ حمایت‌هایی که اگر باشد شاید بسیاری از زنان باشند که خانه‌داری و مادری و همسری را به هر شغل دیگری ترجیح بدهند.