آمارها نشان میدهد در دو سال گذشته سرانه مصرف گوشت قرمز از ۱۲ به حدود ۶ کیلوگرم و سرانه مصرف مرغ از ۳۲ به حدود ۲۶ کیلوگرم تقلیل یافته است.
کاهش مصرف گوشت، ناشی از نوسانهای قیمتی است که همیشه شیب رو به بالایی دارد و دست مردم را از این محصولات کوتاه میکند. پس از افزایش شدید قیمت مرغ در ماههای ابتدای امسال، دولت با برنامهریزی برای افزایش جوجهریزی تلاش کرد قیمت مرغ را در بازار به تعادل برساند، اما در روزهای گذشته روند افزایشی نرخ دوباره آغاز شده است. درباره گوشت قرمز، به گفته علیاصغر ملکی، رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی، جریان افزایش قیمت همچنان ادامه خواهد یافت، چراکه دام در ایران به تعداد کافی وجود ندارد. در حالی که قیمت گوشت قرمز مرزهای ۶۰۰ هزارتومان را پشت سر گذاشته در این گزارش سعی خواهیم کرد در گفتوگو با محمدجواد مؤیدیان، کارشناس اقتصاد کشاورزی و فرهاد اکبری، رئیس اتحادیه دامداران کشور علت نوسانهای بازار گوشت قرمز و مرغ و به تعادل نرسیدن این دو محصول اساسی در سبد خانوار را بررسی کنیم.
فرهاد اکبری، رئیس اتحادیه دامداران کشور در گفتوگو با قدس گرانی گوشت در روزهای اخیر را ناشی از عرضه کم دام به بازار و بالا رفتن نرخ نهاده دامی میداند. وی میگوید: دولت باید با در نظر گرفتن تسهیلات برای تأمین نهادهها به تولیدکننده کمک کند دام خودش را برای مدت بیشتری نگه دارد تا پرواری شود در غیر این صورت عرضه دامی که وزن کافی نگرفته است موجب کمبود گوشت در بازار میشود.
از عرضه برهها تا ذبح مولدها
محمدجواد مؤیدیان، کارشناس اقتصاد کشاورزی نیز در گفتوگو با قدس درباره ریشه مشکلات این روزهای بازار محصولات پروتئینی میگوید: اگر امروز با چالشی در بازار گوشت قرمز مواجهیم بیشک بخشی از ریشههای آن را باید در سالهای گذشته پیگیری کنیم. در دو سال گذشته شاهد بودیم بازار تولید گوشت کشور به مراد تولیدکنندگان نبود. چند علت داشت یکی از علتها کاهش بارشها بود که موجب کاهش علوفه در مراتع کشور برای دامهای عشایری و روستایی شد. این امر موجب شد تولیدکننده مجبور شود برهها را در وزنهای پایینتر به بازار عرضه کند و در نهایت به خاطر نوسانهای نرخ ارز و نیز مشکل تأمین نهادهها دامدار نتوانست دامش را نگه دارد و از یک جایی به بعد ذبح مولدها شروع شد. مؤیدیان با یادآوری اینکه ما همواره عرضه دام مولد به علت پیر شدن این دامها را با یک درصد مشخصی در دامداری ها داریم، تأکید میکند: این میزان در دو سال گذشته بیشتر شده بود و این مسئله ناشی از آن بود که اگر فرد دام خودش را نگه میداشت و آن را زادآوری میکرد نمیتوانست علوفه کافی برای بره و دام مولد خود تأمین کند. بنابراین از اول مادر را به بازار عرضه میکرد تا از این مشکل پیشگیری کند و بدین ترتیب با پیش گرفتن این رویه در دامدارها حالا بعد از دوسال با کاهش جمعیت دامهای مولد در کشور مواجهیم.
کاهش نرخ زادآوری دامهای پرواری
این پژوهشگر اقتصادی تأکید میکند: کاهش جمعیت دامهای مولد یعنی کاهش نرخ زادآوری دامهایی که قرار است پروار و به بازار برای تولید گوشت عرضه شوند. با کاهش دام پرواری، کاهش تولید گوشت در کشور روی میدهد که این هم به معنای افزایش قیمت این محصول است. پس گرانی که امروز در گوشت قرمز شاهد آن هستیم ناشی از اتفاقی است که در دو سال گذشته به خاطر کاهش علوفه و عرضه بیش از حد دام مولد روی داده است. مؤیدیان میافزاید: یک بخش دیگر این مسئله برمیگردد به اینکه دولت تصمیم داشت جهش تورمی که از دولت قبل داشتیم را در سال اول کنترل کند و این موجب میشد نظارتهای تعزیراتی خودش را بالا ببرد یا با واردات این را جبران کند. در گوشت دام سبک قیمت را نمیتوانیم کنترل کنیم ولی با واردات این کمبود جبران میشود. با عرضه بیش از حد دامها به صورت طبیعی قیمت کاهش پیدا میکرد و این موجب میشد سیاستگذار تصور کند مشکلی نیست، در حالی که این نشانی از بحران در آینده بود که الان با آن مواجه شدیم. در این برهه زمانی که قیمت پایین بود، دولت از قیمتها راضی ولی فشار روی تولیدکننده بود .
چرخه معیوب میان تولیدکننده و مصرفکننده
این پژوهشگر اقتصادی با تأکید بر اینکه هزینه مولد فروشی یعنی هزینه سرمایه فروشی تصریح میکند: در این برهه نرخ افزایش قیمت گوشت که باید متناسب با نرخ مواد خوراکی باشد کندتر بود و نمیگذاشت قیمت گوشت آن قدر که باید آزاد بشود. ما موافق بالا رفتن قیمت گوشت نیستیم ولی نتیجه این رشد کند را حالا داریم میبیینم که موجب شده هم هزینههای تولید و هم بحث دام مولد به گرانی گوشت منجر شود. مؤیدیان تأکید میکند: اکنون بارشها بهتر است و دامدار پالش مثبتی از طبیعت میگیرد که دام مولدش را نگه دارد و بره ها را هم عرضه نمیکند و برای پرواربندی نگه میدارد چون قیمت گوشت که بالا رفته برایش به صرفه شده است. اما در حالی که قیمت بالا به نفع تولیدکننده است، الزاماً این طور نیست که برای مصرفکننده هم خوب باشد. وی میافزاید: سیاستگذار در این شرایط دو کار میتواند بکند؛ یکی اینکه مشابه رفتارهای قبلی سعی کند قیمت را به صورت مستقیم و دستوری در بازار کنترل کند که برای گوشت قرمز خیلی امکانپذیر نیست، چون زنجیره کامل دست خودش نیست و دوم اینکه با ابزار واردات این قیمت را پایین بیاورد. قیمت که پایین بیاید شاید برای مصرفکننده مطلوب باشد، ولی باز به زیان تولیدکننده است.
مدیریت نرخ گوشت برای مصرفکننده با ابزار غیرقیمتی
این کارشناس اقتصاد کشاورزی میگوید: هدف دولت از اینکه میخواهد قیمت را پایین بیاورد دغدغهای است که برای مصرفکننده دارد، ولی اگر دغدغه مصرفکننده را داریم باید با ابزار غیرقیمتی با آن برخورد کنیم که طرف عرضه را متشتت نکند. مؤیدیان میافزاید: اما اگر قرار است مصرفکننده را کنترل کنیم باید مطمئن شویم مردم مقدار گوشت لازم را مصرف میکنند و بهترین کار این است که سبد کالایی یا اعتباری را در این فضا تعریف کنیم. در اینجا اگر دولت بخواهد واردات کند و روی آن یارانه بدهد باید مطمئن شود پول به مصرفکننده برسد.
کاهش سهم مرغ به عنوان آخرین پروتئین در سبد خانوار
این کارشناس اقتصاد کشاورزی با یادآوری اینکه وقتی مصرفکننده نتواند گوشت گوسفند و گاو تهیه کند به تهیه گوشت مرغ بسنده میکند، میافزاید: در شرایط فعلی به خاطر کم شدن قدرت خرید مصرفکننده، سهم مرغ هم در سبد خانوار کم شده است. این در حالی است که اگر ما این محصول را هم در سفره مردم کاهش بدهیم آسیب جدی به امنیت غذایی آنها میزنیم و معتقدم در مرغ هم بخش مهمی از سیاست دولت برای حمایت از مصرفکننده میتواند سبد کالایی باشد. اما طرف تولیدکننده در مرغ متفاوت است چون در نهاده خوراکی و زیستی وابستگی داریم.
علت کاهش تمایل به جوجهریزی در مرغداریها
مؤیدیان تأکید میکند: بخش مهمی از آسیبی که تولیدکنندههای مرغ میبینند از واردات نهادههاست که گاهی به خاطر اختلال تخصیص ارز به مشکل برمیخورد و گاهی تأمین فیزیکی آن مسئلهساز میشود؛ از خرید و حملونقل دریایی و ترخیص آن در گمرک گرفته تا بحثهای حقوقی و توزیع که در این بین مطرح است. چنانچه ماه گذشته در ترخیص از گمرکات بهخصوص در نهاده سویا مشکل داشتیم. سویا نهادهای است که فقدانش کل نهاده را تحت تأثیر قرار میدهد. این مسائل سبب میشود در بازار قیمت بالا برود و تمایل به جوجهریزی پایین بیاید و با وجودی که مثلاً سیاستگذار برنامهریزی میکند ۱۳۰ میلیون قطعه جوجهریزی انجام شود، ولی تمایل به جوجهریزی مبتنی بر برنامه، توسط مرغدار کم میشود. وقتی جوجهریزی انجام نشود بیشک ما ۴۵ روز آینده مرغی نخواهیم نداشت و بازار ملتهب خواهد شد و دوباره یا باید دست به واردات بزنیم یا رفتار تعزیراتی در پیش بگیریم.
وی میافزاید: زنجیره مرغ چون برای دولت زنجیره در دسترستری است، اعمال سیاستهای تنظیم بازاری و قیمت روی آن راحتتر است ولی مسئله این است که با اعمال قیمت تولیدکننده دوباره عقب مینشیند و سیکل معیوبی که ذکر کردیم دوباره ادامه پیدا میکند. به گفته وی، در مدیریت بازار مرغ هم بخشی از راهکار سبد کالاست که به میزان کافی به مصرفکننده برسد و از آن طرف تأمین پایدار نهادههای زیستی و خوراک دام است که به سیاستهای رهایی از وابستگی نیاز دارد.