وبینار تحت عنوان تحلیلی بر زلزله های اخیر استان هرمزگان و بررسی مخاطرات آن ها به همت پژوهشکده هرمز دانشگاه هرمزگان و با همکاری پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله برگزار شد.
عباس غلامزاده، دانشیار زلزله شناسی و عضو هیئت علمی گروه فیزیک دانشگاه هرمزگان، گفت: ما صفحه تکتونیکی داریم که شامل اروپا و آسیا می شود صفحه اوراسیا با ۳ صفحه دیگر هند، عربی و آفریقا مرز همگرا دارد و این همگرایی سبب کمربند آلپ-هیمالیا شده است. کل کشور ایران در مرز همگرایی صفحه عربی و اوراسیا قرار دارد که این همگرایی باعث به وجود آمدن چین خوردگی گسترش و تولید زلزله هایی در این مناطق شده است. سرعت همگرایی از غرب به شرق افزایش می یابد که در قطر این سرعت ۲۲ و در جنوب تنگه هرمز ۲۵ میلی متر در سال است و همچنین به سمت شرق این سرعت افزایش پیدا میکند.
وی افزود: در ایران این همگرایی بین نواحی مختلف تقسیم میشود. یعنی بین زاگرس البرز کپه داغ مکران و باعث تولید deformation یا دگرشکلی می شود و انرژی که آزاد می شود به صورت امواج لرزه ای است. این دیگر شکلی که در ایران رخ می دهد تقسیم می شود به نواحی مختلف و این همگرایی باعث به وجود آمدن زلزله هایی میشود همچنین زلزله ها در نقاط مختلف ایران متفاوت است. اگر بخواهیم زلزله های بالای ۶ را بررسی کنیم، همچنان در زاگرس موارد زیادی داریم. به خصوص در قسمتی که استان هرمزگان و شهر بندرعباس واقع است این تجمع و تمرکز بسیار زیاد است. وقتی که سراغ زلزله های بالای ۷ میرویم میبینیم که در زاگرس تقریباً فقط دو زلزله سرپل ذهاب و زلزله ۱۹۰۶ را که در استان لرستان رخ داد داریم و زلزله هایی که بزرگتر از ۷ باشند در زاگرس به ندرت دیده می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان ضمن اشاره به تعداد زیاد زلزله های ناحیه زاگرس، بیان کرد: بزرگای زلزله ها در این نواحی محدود هستند و از نظر آماری و طبق بررسیهایی که انجام دادم، زلزله هایی که در فاصله ۲۰۰ کیلومتری در مرکز استان رخ می دهند، ۲۵۲ زلزله بیش از ۵ رخ داده است و در رابطه با زلزله های بالای ۶ که زلزله های مخرب ما هستند هم بندرعباس رکورددار است و ۲۹ زلزله با احتساب دو زلزله اخیر دارد نشان میدهد که این منطقه وضعیت بسیار فعالی از نظر زلزله خیزی دارد.
وی تصریح کرد: زاگرس یک کمربند کوهستانی است که از سمت جنوب غرب به سمت شمال شرق فشرده میشود و یک سری گسل در آن دیده می شود. کمربند کوهستانی زاگرس به دو زیر کمربند دیگر تقسیم می شود؛ کمربند زاگرس مرتفع و کمربند زاگرس چین خورده. چیزی که زلزله های اخیر را مهم کرده است، این است که گستر زاگرس مسبب هر سه این زلزله های نزدیک بندر خمیر، بندر چارک و احتمالاً زلزله ای که در مجاورت بندر مقام رخ داد است.
غلامزاده در پایان اظهار کرد: موقعیت زلزله ها به خصوص آنهایی که جدیدتر هستند، مانند زلزله آذر ۸۴ قشم و همینطور زلزله شهریور ۸۷ که در نزدیکی درگهان بود، محل زلزله یک مقدار به سمت شرق بوده است. زلزله های قدیمی زیاد قابل اعتماد نیستند و می توانند جابجا شوند اما از این منطقه دورتر نیست. فعالیت های لرزه ای در محدوده بندرعباس از سال ۲۰۱۰ تاکنون دارد فعالیت های نسبتاً زیادی از خودش نشان میدهد که البته زلزله های کوچکتر از ۵ رخ داده اند.
مهدی زارع، استاد و هیئت علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله نیز در ادامه این وبینار گفت: آن چیزی که در چنین منطقهای شاخص است این است که ما در یک ناحیه بسیار لرزه خیز و در معرض گسیختگی های گسل ها هستیم و واقعیت این است که در مورد جایی صحبت میکنیم که بیشترین میزان تغییر شکل را در ایران تجربه میکند و همچنین باید یادآور شویم که در این ناحیه از نظر سطح لرزه خیزی با بیشترین لرزه خیزی تجربه شده در فلات ایران مواجه هستیم. ما در این ناحیه میزان بسیار بالایی از لرزه خیزی را که بیشترین سطح در ایران است تجربه میکنیم و به همین دلیل است که می توانیم بگوییم که زلزله های این ناحیه ادامه دارند و به نوعی تمامی ندارد.
وی ادامه داد: ناحیه مورد بحث ما در مجاورت تنگه هرمز است و جایی قرار دارد که روندهای زاگرس که شمال غرب-جنوب شرق و غرب اند به روندهای شمال شرق-جنوب غرب خط عمان می رسند و این مسئله موجب میشود که در چنین بخشی از کشور با حجم قابل ملاحظهای از زمین لرزه ها مواجه باشیم. در این منطقه در ۶ ماه گذشته زلزله های متعددی رخ داده است.
زارع ضمن اشاره به موقعیت زلزله ها، گفت: لوکیشن این اتفاقات به خصوص آنهایی که بلافاصله پس از رخداد گزارش می شوند لوکیشن الزاماً قابل اعتنایی نیست و بعضاً روندهایی در این لوکیشن ها دیده میشود که ممکن است واقعیت نداشته باشد. زیرا ممکن است به دلیل اینکه عمق رخداد ها به خوبی تعیین نشده، موقعیت این رخدادها در روی سطح هم به خوبی نشان داده نشده باشد. زلزله ای که در ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ با بزرگای ۵/۸ اتفاق افتاد موقعیت آن در داخل چین خوردگی ها بود و این اتفاق هایی که اخیرا افتاده است پیشینهای حدود ۴ ماه قبل دارد. همچنین ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ و به عبارتی ۳ هفته قبل زلزلهای در ناحیه ساحلی چارک به بزرگی ۵/۳ رخ داد و بعد از آن یک سری از رخداد زمین لرزه ها تجربه شد تا یک هفته بعد آن در یک تیر ۱۴۰۱ بزرگی آن هم ۵/۳ بود که در بندر مقام اتفاق افتاد. همچنین ۴ تیر ماه زلزله ۵/۶ اتفاق افتاد و به نظر می آید که همان جایی بود که زلزله ۲۵ خرداد رخ داد و تقریباً با همان مشخصات و سازوکار این زمین لرزه اتفاق افتاد.
وی تصریح کرد: همچنین زلزله های شنبه ای که گذشت یعنی چهار زلزله پشت سر هم که سه تای آنها بزرگای بیش از ۶ داشتند و همگی در نزدیکی روستای سایه خوش بودند و ۵ کشته از آن گزارش شد. آن چیزی که در این زلزله تجربه شد این بود که زلزله در کانون خود خرابی های زیادی به وجود آورد. در گزارش ها دیدم که در روستای سایه خوش اکثراً خالی از جمعیت بوده و اینکه سابقه خالی از جمعیت بودنش از گذشته بوده و اما به هر حال حدود دو ساعت قبلش پیدرپی زلزله می آمده و به دلیل این زلزله های پی در پی، در منطقه مرکزی تقریباً جمعیت زیادی زیر سقف ها نبودند و فقط ۵ نفر کشته داشتیم. همچنین خرابی در ساختمان های میراث فرهنگی و بادگیرها گزارش شد که باعث تاسف است اما امید می رود که به زودی قابل برطرف کردن باشد.
زارع ادامه داد: منطقه زلزله های متعددی را چه در خشکی های داخل سرزمین و چه در جزیره قشم تجربه کرده است. زلزله ها از نظر ما کاملاً طبیعی اند اما از جهتی مطالعه و بررسی وابستگی به کارهای نفتی و البته بیشتر وابستگی به گنبدهای نمکی جالب است. مطالعه وابستگی احتمالی به فعالیت های نفتی و نمک می توانند منشاء بسیاری از پاسخ ها باشند که در زمینه لرزه خیزی داریم. همچنین هرمزگان منطقه مناسبی برای تست روش های پیش بینی زلزله است. زیرا این منطقه زلزله های فراوانی دارد و معمولاً می شود با به دست آوردن الگوها جنبهای از موفقیت را داشته باشد.
وی ضمن اشاره به تقسیم بندی پیش بینی ها به میان مدت، کوتاه مدت و آنی گفت: معمولاً دو مسیر مشخص برای پیش بینی زلزله وجود دارد. روش اول رفتن سراغ پیش نشانگرها روش دوم مبتنی بر الگوهای آماری لرزه خیزی است. شتاب های حداکثر ثبت شده در زلزله های اخیر و به خصوص در ۳ هفته گذشته، شتاب های قابل ملاحظهای است و شانس در این زلزله ها بیش از هر چیز در این بود که این مناطق بسیار کم جمعیت یا خالی از سکنه بوده اند. حتی در زلزله بندرعباس هم میتوان همین تعبیر را به کار برد. بنابراین ذکر اینکه اینجا بازسازی و مقاومسازی موجب چنین تلفات کمی شده یا مقایسه این اتفاقات با زلزله بم که بزرگ های آن هم ۶/۵ ریشتر بود کار درستی نیست. زیرا در زلزله بم کانون زلزله ۱۰۰ هزار نفر جمعیت زندگی می کردند در حالی که در زلزله های اخیر کانون رخ داد بسیار کم جمعیت یا خالی از سکنه بوده اند. حرف من حامل این نکته است که اگر زلزله ای با بزرگای زلزله بمب در جایی مشابه با کانون زلزله بم یعنی در داخل یک شهر اتفاق بیفتد و پهنه مرکزی هم همان قدر جمعیت داشته باشد، متاسفانه باید توقع حادثهای بزرگتر از بم را داشته باشیم.
حمید زعفرانی، استاد و عضو هیئت علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، ضمن اشاره به اینکه منطقه مورد صحبت از لرزه خیز ترین مناطق کشور است و گسل های معروفی در این ناحیه وجود دارند که از خطرناکترین گسلهای کشور هستند، گفت: موضوع اصلی صحبت من راجع به انتشار امواج سونامی در خلیج فارس و اینکه آیا بعد از زلزله های این منطقه میتوان انتظار سونامی را داشت یا نه، است. همانطور که میدانیم عامل شکل گیری سونامی تغییر شکل کف دریا است. البته ما در رابطه با سونامی هایی صحبت میکنیم که عامل آنها زلزله هستند که تقریبا ۸۰ درصد سونامی هایی که در دنیا چه اتفاق می افتند منشا زلزله دارند.
وی ادامه داد: در گزارش های تاریخی منطقه مکران گزارش های سونامی وجود دارد اما در خلیج فارس تقریباً یک گزارش در بندر سیراف داریم. در کتاب زلزله های ایران در قسمت توضیحات این احتمال مطرح شد که این اصولا میتواند یک سونامی نبوده باشد و یک طوفان دریایی معمولی باعث این اتفاق شده باشد و درهم آمیختگی این روایتهای مختلف می تواند منشا یک قضاوت اشتباه باشد که احتمالاً سیراف شاهد سونامی بوده است. بنابراین می توانیم بگوییم آن یک گزارشی هم که داریم از آن مطمئن نیستیم.
زعفرانی تصریح کرد: مهمترین عامل در شکل گیری و مقدار بزرگای امواج سونامی این است که زمین لرزه داشته باشیم که سبب سونامی شود و آن زمین لرزه باعث بالا آمدگی کف دریا شود. این بالا آمدگی کف دریا لزوماً در هر زمین لرزه ای اتفاق نمی افتد. در واقع باید شرایطی مهیا باشد و گسیختگی به سطح برسد و اگر گسیختگی از نوع مدفون باشد احتمال سونامی وجود دارد اما در درجه خفیف تر از حالتی که ما گسیختگی سطحی داشته باشیم. قاعدتاً هر دوی این موارد تابع بزرگای زمین لرزه و عمق زمین لرزه است. با توجه به سوابقی که ما از زاگرس سراغ داریم اصولاً گسیختگی هایی که در آنجا اتفاق می افتد گسیختگی های مدفون هستند و خیلی به ندرت گسلش بودند که آثار سطحی دارند. بنابراین اگر در سواحل نزدیک خلیج فارس سونامی اتفاق بیفتد تابعی از همین شرایط زمین لرزه خیزی زاگرس است و انتظار است که در آن شرایط هم ما با گسیختگی هایی از جنس مدفون روبرو باشیم.
وی افزود: طبق مدارک موجود هر چقدر که بزرگای زلزله بیشتر میشود، احتمال گسیختگی سطحی هم بیشتر میشود. در یک زلزله با بزرگان ۶ ما احتمال ۰/۲ را داریم یعنی از هر ۱۰ مورد ۲ مورد احتمال می رود. و در زلزله ای با بزرگای ۶/۵ از هر ده مورد ۳ مورد گسیختگی سطحی اتفاق می افتد. این عدد و رقم در مقیاس جهانی و در کل مناطق فعال قاره ای است و به این توجه داشته باشیم که ما اصولاً در زاگرس به ندرت پدیده گسترش سطحی را داریم. حتی در سایر مناطق که ما گسترش سطحی داریم این طور نیست که هر زلزله ای که اتفاق می افتد لزومن همراهش گسلش سطحی اتفاق بیفتد. بنابراین احتمال گسلش های سطحی بر رسیدن گسیختگی سطح با بزرگای زلزله افزایش پیدا میکند و برای زلزلهای به بزرگای ۶ یا ۶/۵ احتمال خیلی خفیف و ضعیف است. می دانیم که رخداد زلزله یک پدیده احتمالی است. برای مثال ممکن است در هر ۱۰۰ سال، ۱۰ سال و یا ۲۰ سال یک زلزله با بزرگای مدنظر داشته باشیم. بنابراین اگر از قانون احتمال استفاده کنیم نهایتاً می توان در یک چهارچوب شبیه چهارچوبی که ما مطالعات را انجام می دهیم مطالعات گسلش سطحی را انجام داد.
زعفرانی در پایان یادآور شد: در تاکید اینکه وقتی زلزله هایی با بزرگ های ۶ یا ۶/۵ در خلیج فارس اتفاق می افتند، طبق نمودار های موجود می بینیم که به ازای افزایش بزرگا، مقدار لغزش افزایش پیدا میکند و افزایش آن، افزایش ارتفاع موج سونامی را به همراه دارد و معمولا محاسبات سونامی برای بزرگای بیش از ۷ انجام میشود.
در زاگرس خیلی از زلزله ها گسیختگی سطحی ندارند و عمق های گسیختگی بالای گسل میتواند حدود ۱۰ الی ۲۰ کیلومتر باشد. طبق نمودار با افزایش عمق بالای گسیختگی مقدار برآمدگی کف دریا کمتر و کمتر می شود. در ناحیه مکران ما شواهد زلزله های سونامی را داریم و طبق مشاهدات و مصاحبات انجام شده سونامی در ناحیه چابهار و شهرهای پاکستان تلفاتی داشته است. نکته این است که آیا سونامی در مکران می تواند در شهرهای استان هرمزگان مخاطراتی ایجاد کند یا خیر؟ که به صورت حسی می توان گفت این مخاطره باید کمتر از چیزی باشد که سواحل استان سیستان و بلوچستان را تهدید می کند.
گزارش از حدیث دهقانی