دوکفهایهای اقیانوس که چندین قرن عمر میکنند، ممکن است سرنخهایی از اسرار بزرگ پیری داشته باشند.
یک روز، بهطور غیرمنتظره تماسی از دو زیستشناس در ولز دریافت کردم. آنطور که به یاد میآورم، آنها چیزی شبیه این گفتند که: «سلام دکتر آستاد. ما زیستشناسانی هستیم که صدفها را مطالعه میکنیم که عمر بسیار طولانی دارند. آیا میخواهید با ما همکاری کنید تا بررسی کنیم که آنها چگونه این کار را انجام میدهند؟»
به یاد میآورم که اینطور پاسخ دادم: «شاید. منظور شما از زمان طولانی چیست؟»
«قرنها.»
شاید من اشتباه شنیده بودم: «ببخشید، من فکر کردم که گفتید قرنها.»
«بله، درست است، قرنها.»
چند ماه بعد، دو پژوهشگر از دانشگاه بنگور به دفتر من آمدند و دربارهی طول عمر دو کفهایها (حیواناتی با پوستههای لولادار شامل صدف دو کفهای، صدف چروک، صدف اسکالوپ و صدف سیاه) با من صحبت کردند. این پژوهشگران میتوانستند سن دقیق هر صدف را (برحسب سال) تعیین کنند. آنها این روش را اسکلروکرونولوژی مینامیدند که بهمعنای تعیین سن موجودات با استفاده از بخشهای سخت آنها است.
مینگ یک صدف ایسلندی (Arctica islandica) بود. صدفهای ایسلندی در ایوانهای خشکی دو سمت شمال اقیانوس اطلس زندگی میکنند. بهنظر میرسد که آنها آب خنک را ترجیح میدهند و در مناطقی زندگی میکنند که دمای آب بهندرت از ۱۶ درجه سانتیگراد بالاتر میرود. این صدف معروف پس از کشف عمر طولانیاش از سوی مطبوعات «صدف مینگ» نامگذاری شد؛ زیرا در زمان سلسله مینگ چین در سال ۱۴۹۹ به دنیا آمده بود.
مینگ مانند همه صدفها، اولین بخش جوانی خود را بدون هدف و سرگردان در ستون آب سپری کرد تا اینکه در حدود ۸۰ متری سطح آب در ساحل شمالی ایسلند مستقر شد. این صدف در دوران باقیمانده از عصر یخبندان کوچک زندگی کرد و در دوران تغییر ایسلند از کشوری روستایی و کمجمعیت به یکی از پیشرفتهترین جوامع در جهان که چند قرن طول کشید، نیز زنده بود.
بهعنوان یک گروه، دوکفهایها ممکن است جانورانی با بیشترین طول عمر باشند. نشان داده شده است که گونههای متعددی از دوکفهایها برای یک قرن یا بیشتر زندگی میکنند، مانند صدف خرطومدار (۱۶۸ سال)، صدف مروارید آب شیرین (۱۹۰ سال) و صدف چروک آبهای عمیق که اخیراً کشف شده است (این صدف حلقههای رشد ندارد، اما بهکمک تاریخگذاری رادیوکربن مشخص شده است که بیش از ۵۰۰ سال عمر دارد).
درک بهتر از علت عمر طولانی دوکفهایها میتواند به آشکار کردن این مسئله کمک کند که چگونه حیوانات مختلف از دوکفهایها گرفته تا کرمهای لولهای و کوسهها میتوانند پیری را به تعویق بیندازند. اسرار آنها ممکن است به دانشمندان کمک کند تا راهی برای افزایش طول عمر انسان پیدا کنند.
عمر طولانی دوکفهایها میتواند ناشی از ویژگیهای طبیعی خاص آنها، محیطی که در آن زندگی میکنند یا نحوه رفتار و عملکرد آنها یا به احتمال زیاد ترکیبی از هر سه عامل باشد.
مانند بسیاری از حیوانات با عمر طولانی، دوکفهایها خونسرد هستند. موجودات خونسرد خصوصاً آنهایی که در محیطهای سرد زندگی میکنند، ممکن است از دو فرایند که میتواند در پیری نقش داشته باشد، اجتناب کنند.
بیشتر دو کفهایها در بزرگسالی حالت ساکن دارند و بهندرت حرکت میکنند.
در آزمایشهای پژوهشگران، صدف ایسلندی بهمدت دو ماه در غیاب کامل اکسیژن زنده ماند. صدف این کار را به کمک توانایی کاهش شدید متابولیسم خود (شاید به حد یک درصد حالت عادی) انجام میدهد.
بهنظر میرسد صدف ایسلندی در آبهای گرمتر طول عمر کوتاهتری داشته باشد.البته، ممکن است صدفهایی در اطراف مجاری آب سرد یا در کف دریای جنوبگان وجود داشته باشد که صدف مینگ نسبتبه آنها جوان باشد.
علاوهبراین، هرچه دوکفهای به مدت طولانیتری زندگی کند، پوسته آن ضخیمتر و بزرگتر میشود. بنابراین، بهتدریج از شمار شکارچیانی که میتوانند به آن نفوذ کنند، کاسته میشود. بسیاری از دوکفهایها بهطور جزئی یا کامل در گل کف اقیانوس زندگی میکنند و این امر موجب ایمنتر شدن شرایط آنها میشود.
اگر این عوامل در طول عمر استثنائی برخی از گونههای دوکفهای نقش داشته باشند، میتوان انتظار داشت که حالت برعکس آنها حتی در دوکفهایها موجب کاهش طول عمر شود.
طول عمر با توانایی مقاومت دربرابر آسیب ناشی از رادیکالهای اکسیژن مرتبط است.
ما تعدادی صدف خوراکی خریدیم که میتوانند تا یک قرن عمر کند. چند گونه صدف دیگر که تا حدود ۲۰ سال عمر میکنند و تعدادی گوشماهی خلیج نیز گرفتیم. سپس مواد شیمیایی تولیدکننده رادیکال اکسیژن به مخازن آنها اضافه کردیم و آنچه را که اتفاق افتاد، ثبت کردیم.
نتایج قابلتوجه بود. همه گوشماهیهای خلیج که طول عمر کوتاهی دارند، در عرض دو روز مردند. صدفهای ۲۰ ساله در روز پنجم مردند. یازده روز طول کشید تا صدفهای خوراکی ۱۰۰ ساله بمیرند. بااینحال بهنظر نمیرسید صدفهای ایسلندی تحتتأثیر قرار گرفته باشند. پس از دو هفته آنها هنوز زنده بودند و سرحال بهنظر میرسیدند.
ما چند ماده شیمیایی دیگر را امتحان کردیم که به روشهای مختلف به سلولها آسیب میزنند و نتایج مشابهی را مشاهده کردیم: حیواناتی که عمر طولانیتری داشتند، میتوانستند حملات بیشتری را ازسوی محصولات جانبی مخربی مانند رادیکالهای اکسیژن تحمل کنند. درک ماهیت این تحمل بالا ممکن است بتواند به دانش ما درمورد چگونگی زندگی طولانیتر و سالم را بیفزاید.
اگرچه صدفها فاقد عضوی هستند که بتوان آن را مغز نامید، صدف ایسلندی ممکن است کلید درمانی برای بیماری آلزایمر و پارکینسون را داشته باشد.
درواقع، عصاره صدف ایسلندی بهتر از عصاره مشابه استخراجشده از بافت انسانی، با هر پروتئینی که امتحان کردیم، عمل کرد. ما حتی آن را روی آمیلوئید بتا یعنی پروتئینی که پلاکهای آلزایمر را میسازد، امتحان کردیم.
طی هفت سال گذشته، ما در جستجوی راز توانایی صدف ایسلندی برای پیشگیری از تاخوردگی اشتباه پروتئین بودهایم. ما در کشف تعدادی از عواملی که در این امر نقشی ندارند، بسیار موفق بودهایم. افسوس که تا به امروز نتوانستهایم آن عامل را شناسایی کنیم. بااینحال، کار روی این مسئله را ادامه میدهیم. علم در بیشتر موارد به سختی و دیر به دست میآید.
این مقاله از کتاب در دستچاپ «باغوحش متوشالح: آنچه طبیعت میتواند درباره زندگی طولانیتر و سالمتر به ما بیاموزد» گرفته شده است که نویسنده آن استیون اِن. آستاد است.