روزنامه توسعه ایرانی در گزارشی بررسی کرده است که هجوم ساکنان جنوب و جنوب شرق به شهرهای شمالی آغازگر یک بحران بسیار خطرناک خواهد بود.
خشکسالی و بحران آب، آلودگی هوا، ریزگردها، خشکیدن تالابها و دریاچهها بحرانهای محیطزیستی چند ساله اخیر در ایران هستند که زمینهساز مهاجرتهای اقلیمی شده است.
تبعات این اتفاقات و نبود مدیریت صحیح این عوامل را بحرانساز کرده و بر اقتصاد و زیست بوم مناطق مختلف ایران آثار منفی گذاشته است. بر اساس مشاهدات و آمارها مهاجرتهای اقلیمی در ایران افزایش قابل توجهی داشته است و فاجعههای محیطزیستی که بعضاً محصول عملکرد انسانها هستند، عامل اصلی مهاجرتهای داخلیاند.
آغاز یک بحران با نام مهاجرت اقلیمی
مهاجرتهای اقلیمی از روستاهای ایران از دهه ۴۰ شروع شد و با اصلاحات ارضی و توسعه شهری و اختلافات بسیار زیاد بین شهر و روستا شدت بیشتری یافت. عدم امکانات کافی رفاهی در روستا حتی کشاورزان متمول را راهی شهرها کرد و به این شکل جمعیت کشاورزان غایب (کشاورزانی که محل زندگی آنها شهرهاست) روزبهروز بیشتر، و روستاها خالی از سکنه شد.
آمارها حاکی از آن است که از سال ۱۳۳۵ تا دهه ۹۰، حدود ۴۰ هزار روستا کاملاً از سکنه خالی و متروکه شدهاند؛ به طوری که سهم جمعیت روستایی از ٣٩ درصد در سال ١٣٧۵ به ٢٩ درصد در سال ١٣٩۵ کاهش یافته است.
مدتی پیش، محمدرضا محبوبفر، پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره این مسئله که مهاجرتهای اقلیمی در ایران چه وضعیتی دارد و اکنون از کدام مناطق و به چه مقصدی است گفته بود که مهاجرتهای اقلیمی بیشتر متوجه مناطقی است که با بحران آب و آلودگی هوا روبرو هستند و حتی بارندگیهای چند سال اخیر نیز نتوانسته از این مهاجرتها جلوگیری کند. بنابراین افراد بسیاری از استانهای خوزستان، اصفهان، کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان در چند سال اخیر مهاجرت کردند.بیشتر مهاجرتها در قدیم به صورت کوچ نشینی بوده است. یعنی مبدأ مهاجرت در هیچ زمانی خالی از سکنه نشده است اما به گفته محبوب فر، مهاجرتهای فعلی که با آن در داخل کشور روبرو هستیم نزدیک ۱۰ برابر در ۲۰ سال اخیر افزایش داشته است.
از طرفی بر اساس یک مطالعه آماری در سال ۹۷ افراد زیادی از استانهای جنوبی کشور به دلیل مسائل زیستمحیطی از جمله آلودگی هوا به کرج مهاجرت کردهاند.
مهاجرت ساکنان شهرهای جنوبی به شمال کشور
در همین رابطه روز گذشته رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی نیز هشدار داد که بسیاری از ساکنان جنوب و جنوب شرق و کویر مرکزی ایران به دلیل تغییر اقلیم مهاجرت کردهاند.
احد وظیفه تأثیر تغییرات اقلیمی بر مهاجرت اقلیمی در ایران را بسیار جدی دانست و گفت: مقایسه آمار بارندگی ۵۰ سال اخیر کشور نشان میدهد که ایران گرمتر شده است. تابستانها بلندتر شده و از خرداد آغاز و در مهرماه به اتمام میرسد و گاه ایران بهجای ۳ ماه تا ۵ ماه تابستان دارد. زمستانها هم گرمتر شدهاند. اینها تغییراتی است که رخ داده و بهتدریج شرایط محیطی را نامتعادل کرده و اکوسیستم را بر هم زده است.
او افزود: طی ۵۰ سال گذشته و بر اساس آمارها هر سال ۰/۹ میلیمتر بارش در کشور کم شده است. اگر این عدد را در ۵۰ سال ضرب کنیم میشود معادل ۴۵ میلیمتر که اگر در بیش از یکمیلیون و۶۰۰ هزار کیلومتر وسعت ایران ضرب شود، متوجه خواهیم شد چند میلیارد مترمکعب آب قابل دسترس را از دست دادهایم.
به گفته وظیفه، میزان بارندگیها کاهشی است و وقتی دما افزایش پیدا میکند، میزان بارش برف کم میشود، ذخیره برفی کوهها کاهش مییابد، دبی رودخانهها کم میشود و سدها دیگر آبگیری نمیشوند. در نتیجه محیطزیست تخریب و منجر به آغاز مهاجرت اقلیمی میشود. کمااینکه همین حالا هجوم ساکنان مناطق جنوب و جنوب شرق و کویر مرکزی ایران به سمت سواحل شمالی کشور به دلیل فراوانی آب و هوای بهتر نشانه آغاز مهاجرت اقلیمی در ایران است.
ایران برای همیشه خالی از سکنه میشود؟
مهاجرت گسترده از شهرهای جنوبی ایران به مناطق شمالی کشور مسئلهای است که از مدتها قبل پیشبینیشده بود؛ چرا که آنچه در این مهاجرتها حرف اول را میزند دسترسی به آب است. کارشناسان از قبل هشدار داده بودند که بحران آب در ایران بحرانی بسیار جدی است و از آن بهعنوان یک « بحران اجتماعی بزرگ» نام برده بودند. بحرانی که در آیندهای نهچندان دور میتواند چهره ایران را بهکلی تغییر دهد.
عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست در دوره روحانی نیز هشدار داده بود که در صورت ادامه وضعیت فعلی تا ۲۵ سال دیگر شرق و جنوب کشور «کاملاً خالی از سکنه خواهد شد». او همچنین گفته بود که این بحران ممکن است به مهاجرت ۵۰ میلیون نفر از ایران منجر شود، «تا جایی که شاید چیزی به نام ایران دیگر وجود نداشته باشد».
مهاجرتهای اقلیمی و افزایش آسیبهای اجتماعی
اما مهاجرت کردن برای افرادی که در یک منطقه با شرایط، فرهنگ و آداب و رسوم خاص آن منطقه خو گرفتهاند چندان کار راحتی نیست و بیشک تبعاتی با خود به همراه دارد. مقصد مهاجرتهای اقلیمی بیشتر تهران و استانهای شمالی کشور است. همین عامل باعث تغییر فرهنگها میشود؛ یعنی افراد از یک منطقه با فرهنگی متفاوت به منطقهای وارد میشوند که مشکلات مبدأ مهاجرت را ندارد. این نوع مهاجرت باعث تقابل فرهنگی بین مردم مبدأ و مقصد میشود که همین عامل به صورت آسیبهای اجتماعی خود را نشان میدهد.
روز گذشته رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، تأثیر تغییرات اقلیمی بر مهاجرت اقلیمی در ایران را بسیار جدی دانست و هشدار داد که بسیاری از ساکنان جنوب و جنوب شرق و کویر مرکزی ایران به دلیل تغییر اقلیم مهاجرت کردهاند.
بسیاری از آسیبشناسان با بیان اینکه تکثر قومیتی در یک مقصد مهاجرتی، خود باعث ایجاد آسیبهای اجتماعی میشود بر این باورند که مهاجرت اقلیمی جدای از بروز آسیبهایی در مقصد، آن منطقه را از حالت یکپارچگی و انسجام خارج میکند.
موضوع دیگر اینکه بسیاری از مهاجران که از روستاها به شهر میآیند توان خرید یا اجاره خانه در شهر را نداشته و مجبور میشوند در حاشیه شهرها زندگی کنند. در نتیجه انباشت جمعیتی در حاشیه شهرهایی به وجود میآید که نه به اندازه کافی پررونق هستند و نه مهاجران توانایی آنچنانی برای هضم خود در اقتصاد شهرها را دارند. بنابراین با گسترش حلبیآبادها تکدیگری و آسیبهای اجتماعی پیرامون افزایش مییابد و از سویی زمینهای برای بروز تنشهای شهری و شورشهای اجتماعی است.
یکی دیگر از موضوعات مهم در مهاجرتهای اقلیمی به این صورت بوده است که مسافران از مبدأ خارج و به مقصدی رفتهاند اما به مبدأ مهاجرت بازنگشتهاند و هماکنون مبدأ زندگی این افراد خالی از نیروی کار متخصص شده که مشکلاتی را متوجه این مناطق کرده است. این عدم بازگشت به مبدأ مهاجر به حدی بوده است که بسیاری از مناطق دیگر خالی از سکنه شده و دیگر نیروی جوان و متخصص در آنها دیده نمیشود.
همدستی ترکیه و خشکسالی در مهاجرت مردم
بر اساس گفتههای اخیر رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، مناطق بیابانی دنیا با توجه بهشدت وزش باد بهویژه در سرزمینهایی که سطحشان رسی و ماسهای و ترکیبی از این دو است، منشأ گردوغبار هستند. البته در مناطقی مثل سطح دریاچههای خشکشده یا کناره رودخانهها که زمانی آب داشتند و حالا بافت نرم خاکدارند حتی وزش باد با سرعت کمتر نیز میتواند توفان گردوغبار در گسترهای وسیع ایجاد کند؛ مثلاً سیستان و بلوچستان همیشه با موضوع گردوغبار مواجه بود، اما قبل از خشک شدن دریاچه هامون، تعداد و وسعت گردوخاک آن کمتر بود. الآن با توجه به وزش بادهای ۱۲۰روزه سیستان و بلوچستان که سرعت آنگاه به ۳۶ کیلومتر بر ساعت میرسد، هامون تبدیل به منشأ اصلی تولید گردوغبار شده است؛ درحالیکه پیش از این، وزش باد با سرعت ۱۰متر بر ثانیه هم نمیتوانست منجر به برخاستن گردوغبار عظیم در سیستان و بلوچستان شود.
رئیس سازمان محیطزیست در دوره روحانی هشدار داده بود که «تا ۲۵ سال دیگر شرق و جنوب کشور کاملاً خالی از سکنه خواهد شد. بحران ممکن است به مهاجرت ۵۰ میلیون نفر از ایران منجر شود تا جایی که شاید دیگر چیزی به نام ایران وجود نداشته باشد»
احد وظیفه میگوید: کاری که ترکیه با سدسازیهای گسترده انجام داد، موجب شد رودخانههای مهم بینالنهرین که برخیشان از سوریه وارد عراق میشدند یا مثلاً دجله که از شرق وارد عراق میشد و به منطقه میآمد، دیگر دبی سابق را نداشته باشند و در نتیجه رودخانهها کمتر طغیان کنند؛ بنابراین ورودی رودخانهها به دلیل مدیریت آب در ترکیه کم شد. خشکسالیهای ممتد نیز موجب شد با کاهش طغیان رودخانهها تالابها و آبگیرها پرآب نشوند بستر خشکیده رودخانهها تبدیل به کانونهای گردوغبار شود. با تداوم خشکسالی کار به جایی رسیده است که حتی وزش باد با سرعت ۱۰متر بر ثانیه توفان گردوخاک به هوا بلند کند و بر تعداد و گستره وقوع توفانهای گردوغبار در ایران و کشورهای عراق و سوریه افزوده شود؛ بنابراین اقدام ترکیه در سدسازیهای اخیر بر تشدید و افزایش تعداد وقوع پدیده گردوغبار در منطقه بیتأثیر نبوده است.
کارشناسان بر این عقیدهاند که توجه به محیطزیست و منابع آب و مدیریت بهینه در این زمینه و نیز ایجاد اشتغال و کارآفرینی میتواند تاحدی مانع از مهاجرتهای اقلیمی شود.