«مهدی عرفاتی» دبیر شورای اطلاعرسانی دولت گفت: از روزی که متروپل روی سر همهمان خراب شد و آن برج در کسری از ثانیه به کوه آوار بدل شد، ۵۰ گروه امدادی از همهجای ایران به آبادان سرازیر شدند و جانشان را کف دست گرفتند تا آوار مصیبت را زودتر رفع کنند.
خانوادههای داغدار در کوچه پشتی متروپل زانو بغل کردهاند و سختترین انتظار عمرشان را تجربه میکنند. امدادگرها زیر سازههای سست و لرزان باقیمانده متروپل مشغول جهادند.
«علی» امدادگر اهوازی میگوید: برای یافتن پیکرها و کمکردن غم آدمهایی که در کوچه پشتی انتظار میکشند از جان مایه میگذاریم. برای ما ایرانیها، گاهی ارزش پیکر بیجان یک هموطن، با انسان زنده برابری میکند.
«غلامی» فرمانده میدان امدادونجات متروپل است. از مشتیهای تهران و جزو باسابقههای آتشنشانی، که توی کلهاش هزارتا خاطره تلخ و شیرین از امدادرسانی آرشیو شده؛ از زلزله بم تا فاجعه پلاسکو…
به ضرب و زور راضی شد گوشهای از این حماسه همدلی را روایت کند. غلامی فکر میکرد میتواند با فروتنی، بزرگیِ کاری که انجام دادهاند را پنهان کند، اما نتوانست!