حدود دو دهه از طرح برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع در کشور میگذرد با این وجود، اما برنامه مذکور آنگونه که باید و شاید به نتیجه نرسیده و نتوانسته موجبات تحقق اهداف موردنظر را فراهم آورد. برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع با تشکیل پرونده الکترونیک سلامت برای خانوارهای ایرانی، طرحی بوده که در برنامههای چهارم و پنجم و ششم توسعه پیش بینی شده تا در کل کشور اجرایی شود، با این وجود به رغم اینکه حدود دو دهه از آغاز طرح آن در برخی مناطق و به دنبال آن تدبیر برای اجرای سراسری میگذرد، ولی آنگونه که باید و شاید به نتیجه نرسیده ، آن هم در شرایطی که اگر قرار بر این اساس نظام ارجاع به درستی شکل بگیرد، باید بحث پزشک خانواده عملیاتی شود، به عبارتی باید گفت نظام ارجاع الکترونیک بدون پزشک خانواده اصلا مفهومی ندارد.
برنامهای واقعی و نه خیالی برای اجرای پزشکی خانواده تهیه شود
بهرام عین اللهی، وزیر بهداشت در این باره عنوان کرده است؛ حتما باید برنامهای واقعی و نه خیالی برای اجرای پزشکی خانواده تهیه شود. در دنیا ثابت شده که هر کشور با توجه به شرایط خودش میتواند برنامهها را اجرا کند و هیچ کشوری نمیتواند برای کشوری دیگر، نسخهای تجویز کند و باید با توجه به شرایط بومی ایران، برای اجرای پزشکی خانواده اقدام کنیم.
راهی جز اجرای برنامه پزشک خانواده نداریم
از سوی دیگر کمال حیدری معاون بهداشت وزارت بهداشت، به اهمیت برنامه پزشکی خانواده اشاره کرده و گفته است: کشور ما راهی جز اجرای برنامه پزشک خانواده ندارد و کشورهای پیشرفته هم این برنامه را اجرا کردهاند.
وی با عنوان این مطلب که اجرای برنامه پزشک خانواده منجر به کاهش بار بیماریها میشود، میافزاید: اجرای این برنامه از لحاظ اقتصاد سلامت و عدالت در دسترسی به ارائه خدمات پزشکی، میتواند ما را به اهداف خودمان نزدیک کند. منطقی شدن تجویز دارو و درمانها، از دیگر مزیتهای برنامه پزشکی خانواده است.
معاون وزیر بهداشت تاکید میکند: از برنامه چهارم توسعه جزو تکالیف دولت شد و با توجه به اینکه از اواخر دولت دهم و ایرادهایی داشت، بنابراین قرار شد به صورت پایلوت شروع شود و در ادامه به سراسر کشور بسط و گسترش پیدا کند. متأسفانه اجرای این برنامه در دو استان فارس و مازندران حدود ۹ سال است دنبال میشود و بنا بود نواقص آن در سایر استانها رفع شود که در دولت یازدهم به شکل طرح تحول سلامت تغییر شکل داد. برنامه پزشکی خانواده در قالب طرح تحول سلامت از شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر استارت خورد، اما آن پزشک خانواده که مدنظر بود، شکل نگرفت.
یک نقطه ضعف اساسی
حیدری تاکید میکند: در حال حاضر نیز وزارت بهداشت دولت سیزدهم با توجه به تجربههای قبلی و نسخههایی که برای اجرای این برنامه نوشته شده بود، کارهای خود را دنبال میکند. نقطه ضعف اساسی که باعث شد برنامه پزشک خانواده اجرایی نشود، سیستم نظام ارجاع است که نفس برنامه پزشک خانواده بحث سیستم ارجاع است که معاونت درمان در حال بررسی آن است. جدای از این مشکلات، یکی از دلایل مهم اجرایی نشدن برنامه پزشک خانواده، بحث منابع است.
*نقش پزشک خانواده در نظام سلامت چیست؟
ابراهیم نوری گوشکی، متخصص پزشکی خانواده در گفتوگو با خبرنگار سلامت خبرگزاری فارس با اشاره به روز جهانی پزشکی خانواده اظهار میکند: سازمان جهانی پزشکان خانواده (WONCA) از سال ۲۰۱۰ میلادی، روز نوزدهم ماه می را به عنوان روز جهانی پزشک خانواده معرفی کرده و گرامی داشته است. یادآوری و بزرگداشت این مناسبت نشان از اهمیت پزشکان خانواده در نظامهای سلامت پیشرو و همچنین توسعهی اجتناب ناپذیر از اجرای برنامه پزشک خانواده در آیندهی سایر کشورها دارد. با تبریک این روز به پزشکان خانواده، آنهایی که خط اول درمان و پیشگیری از بیماری ها را خصوصا در پاندمی کووید ۱۹ عهده دار بوده و هستند، روز جهانی پزشک خانواده را گرامی می داریم.
به گفته وی، پزشکی خانواده نوعی از طبابت است که در آن پزشکان خانواده به صورت مستقیم با خانوادهها در تماس هستند. این پزشکان مسئولیت مراقبتهای اولیه بهداشتی را بر عهده دارند و پزشک سلامت نگر هستند و همیشه حضور دارند. آنها عموما در صورت بیماری یا حوادث ناگوار با خانوادهها در ارتباط هستند. این پزشکان به دلیل شناخت دقیق از افراد تحت پوشش خود و آشنایی با تاریخچه بیماری آنها، قادرند زودتر به ناخوشیهای آنها پی برده و در صورت بروز بیماری به درمانش به صورت مداوم می پردازند و فقط در صورت نیاز به خدمات گسترده تر، فرد را به پزشک متخصص یا فوق تخصص ارجاع میدهد. افرادی که پزشک خانواده دارند، در واقع یک مشاور امین و مطلع برای مشکلات پزشکی خود دارند. پزشکان خانواده نیز با اهمیت دادن به جمعیت هدف، همیشه در دسترس بوده و حضور مستمردارند.
گوشکی میگوید: انجام معاینات دوره ای و پیگیری وضعیت سلامت مردم، دسترسی آسان و شبانه روزی مردم به خدمات سطح اول و مراقبت های اولیه و جلوگیری از مراجعه مکرر مردم به پزشکان از ویژگیهای پزشک خانواده است. با توجه به الزامات قانونی مصوب مجلس شورای اسلامی وبا تاکید بر بند ب ماده ۹۱ برنامه چهارم توسعه و بند ب ماده ۳۷ قانون بودجه سال ۱۳۸۸ مبنی بر ایجاد نظام ارجاع با استفاده از راهبرد پزشک خانواده و راه اندازی این نظام برای آحاد جمعیت، در کشور ما نیز طراحی و اجـرای برنامـه پزشک خانواده روستایی از سال ۱۳۸۴، با هدف تداوم پاسخگویی به نیازهای جامعه، ضرورت و بهبود کارایی و اثربخشی بخش سلامت، تعادل در پرداخـت هزینه های بخش سلامت و تأمین دسترسی به خدمات ۲۸ میلیون جمعیت ساکن در مناطق روستایی، عشایری و شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر، با جانمایی حدود ۷۰۰۰ پزشک عمومی و ۵۰۰۰ ماما به عنوان دومین انقلاب در نظام سلامت پس از انقلاب اول که ” استقرار نظام شبکه بهداشتی درمانی مبتنی بر PHC “بوده اجرایی شده است.
دسترسی مردم به ویژه قشر آسیبپذیر به پزشکان
این پزشک خانواده می افزاید: اجرای برنامه پزشک خانواده در مناطق شهری نیز، از تیرماه سال ۹۱ در دو استان فارس و مازندران آغاز شد، هرچند با انتقادات و مشکلاتی در اجرا مواجه بوده است، اما بنظر می رسد افزایش دسترسی مردم به ویژه قشر آسیبپذیر به پزشکان، کاهش رابطه مالی بین بیمار و پزشک، کاهش پرداخت از جیب مردم از تاثیرات مهم و مزایای برنامه پزشک خانواده شهری بوده است.
وی خاطرنشان میکند: درهمین راستا در کشور جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۹۴ به دنبال تغییرات الگوی جمعیّتی و از آنجاییکه مردم ترجیح می دادند، حتّی در تماسّ اوّل، مشکلات خود را با متخصّصین در میان بگذارند و تمایل به رشته های فوق تخصّصی موجب تضعیف رشته های جنرال شده بود، راه اندازی رشته تخصصی پزشکی خانواده در ۱۲ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی آغاز شد. هدف از راه اندازی رشته تخصصی پزشکی خانواده در کشور، صرفه جویی در هزینه های سلامت، ارائه خدمات بهتر به وسیله متخصصین پزشکی خانواده، تقویت مراقبت های سلامت، ارائه خدمات ممتد و پیگیریهای موثّرتر، کنترل نظام عرضه و تقاضا، تخصیص درست منابع، ارجاع صحیح بیماران به سایر متخصصین، کاهش فشار مراجعین از دوش متخصصین، ضبط پرونده های پزشکی بیمار در طول زمان، کاهش بار بیماری های متفاوت، ارتقا شاخص های سلامت، ایجاد توانمندی های لازم برای اجرای برنامه های مورد بحث و جامعه نگری مورد نظر بر اساس تعاریف و استاندارهای جهانی پزشک خانواده، فراهم نمودن تدریجی بستر مناسب برای ایجاد پزشکی خانواده بر اساس تعاریف و استاندارهای جهانی و سازمان جهانی بهداشت بوده است. تربیت افرادی که در سطح تخصصی بتوانند اقدامات پر توانتر در زمینه ارائه خدمات را بطور مستقل انجام دهند.
تربیت بیش از ۲۲۰ متخصص پزشکی خانواده
به گفته نوری گوشکی، افرادی که بعنوان پزشک خانواده از درجه تخصص برخوردار باشند تا قادر به انجام پروسیجرها باشند. لذا در حال حاضر با تربیت بیش از ۲۲۰ متخصص پزشکی خانواده، ادامه تربیت دستیار در رشته تخصصی پزشکی خانواده در ایران به دلایل نامعلومی متوقف شده است و وزارت بهداشت ایران نتوانسته متخصصین پزشکی خانواده را در جایگاه واقعی خود قرار دهد و عملا در به کارگیری کارکرد های تخصصی و بهینه فارغ تحصیلان این رشته موفق نبوده است. امید است که با اجرای کامل نظام ارجاع مبتنی بر پزشکی خانواده، جمهوری اسلامی ایران نیز همانند سایر کشورهای پیشرو با الگویی مطابق استانداردهای جهانی، تمام آحاد جامعه را در پوشش برنامه پزشکی خانواده قرار داده و گام های موثری در ارتقا سطح سلامت جامعه ایران اسلامی بردارد.
این پزشک خانواده ادامه میدهد: در اجرای برنامه پزشک خانواده اولویتهایی وجود دارد که در قانون توسعه پنجم تاکنون مصوب شده ودولت سیزدهم باید به آن توجه کند؛ اولاً نظام ارجاع تاکنون جز در سطح شبکه بهداشتی کشور در جای دیگری پیادهسازی نشده و تنها در مراکز بهداشتی درمانی کشور در سطح یک خدمات از بهورز به پزشک عمومی ارجاع داده میشود و در سطوح بالاتر نظام سطح بندی و ارجاع انجام نمیشود بنابراین نظام ارجاع در بستر الکترونیک باید در کلیه سطوح اجرا شود یعنی از سطح یک که پزشک عمومی است تا سطوح فوق تخصصی اجرا شود.
وی توضیح میدهد: دوم اصلاح ساختار نظام سلامت در حوزه پزشکی خانواده با استفاده از نظرات صاحبان فن پزشکی خانواده است؛ حدود ۲۲۰ نفر متخصص پزشکی خانواده فارغ تحصیل شده اند که متخصص این امر هستند اما در جلسات تصمیم گیری و اتاق های فکر وزارتخانه و دانشگاههای علوم پزشکی در راستای شیوه اجرای برنامه پزشکی خانواده و بازنگری آن به عنوان صاحبان اصلی و آکادمیک برنامه بکارگیری نشدهاند. در ساختار وزارت بهداشت در حوزه های مرتبط با برنامه پزشکی خانواده از این متخصصین به طور ثابت با جایگاه سازمانی مشخص در تشکیلات ساختاری بکارگیری یا استفاده نمیشود و متاسفانه گردانندگان برنامه پزشکی خانواده در حوزه سیاستگذاری ، مدیران و کارشناسانی غیر از متخصین این رشته هستند که انتظار میرود وزیر محترم بهداشت به این موضوع مهم، اهتمام ویژه داشته باشند.
نوری گوشکی ادامه میدهد: بنابراین برای اجرای صحیح این برنامه یکسری موارد الزامی است؛ اول آن که نیروی انسانی متناسب با نوع و حجم خدمات بهداشتی و درمانی به خصوص در مناطق محروم و دور افتاده تربیت کنیم. از متخصصین پزشکی خانواده ،کارشناسان مجرب، با سابقه و توانمند در حوزه سیاستگذاری برنامه پزشکی خانواده به جای نیروهای غیر مرتبط با شغل و پست سازمانی استفاده کنیم.
امنیت شغلی پزشکان خانواده تامین شود
به گفته این پزشک خانواده، امنیت شغلی همکاران پزشک خانواده بالا برده شود؛ بسیاری از پزشکان خانواده به صورت قرارداد کار میکنند در حالی که باید امنیت شغلی آنها تامین شود و به صورت ثابت بکارگیری شوند. از مدیران متخصص، کارآمد، بدون سوگیریهای سیاسی و فامیلی در سطوح معاونت بهداشت، آموزشی، درمان و …. وزارت و ادارات کل استفاده شود؛ مخصوصاً در مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت به عنوان کلیدی ترین اداره کل برای اجرای صحیح برنامه پزشک خانواده. سرانه هر نفر بیمه شده ابتدای هر سال باید تعیین شود و شورای عالی بیمه سلامت مبلغ آن را تصویب کند نه اینکه از اواسط سال تازه به فکر پزشک خانواده بیفتیم.
وی تاکید میکند: ارتباط میان سامانههای سطح یک وزارت بهداشت و سازمان بیمه سلامت اهمیت دارد این سامانه باید به سازمانهای نظارتی متصل باشد تا اگر خطایی صورت گرفت به راحتی قابل پیگیری باشد. یکپارچه سازی برنامه پزشکی خانواده در کشور نیز مهم است چرا که اجرای متنوع برنامه پزشکی خانواده در استانهای مختلف کشور از جمله فارس و مازندران مشکلات فراوان و نارضایتی بوجود آورده است؛ آسیب شناسی برنامه پزشک خانواده باید به طور صحیح و با استفاده از متخصصان فن این رشته و پزشکان خانواده شاغل در برنامه صورت بگیرد و این برنامه به صورت یکپارچه و یکسان در سراسر کشور پیادهسازی شود.