چند روز پس از پیداشدن نیمتنه و پاهای زنی جوان داخل گونی در ۲نقطه مختلف از پایتخت، انگشتنگاری هویت مقتول را فاش کرد و به این ترتیب خواستگار او به اتهام قتل بازداشت شد.
بامداد هفدهم اردیبهشت ماه، کارگر شهرداری تهران در حوالی منطقه خزانه مشغول نظافت خیابان بود که چشمش به یک گونی در کنار سطل زباله افتاد. داخل گونی نیمتنه یک زن بود که حدودا ۳۵ساله بود و ۲۴ساعت از مرگش میگذشت.
آنطور که شواهد نشان میداد، قاتل یا قاتلان پس از جنایت جسد را مثله کرده و نیمتنه را داخل ۲گونی جاسازی و بعد کنار سطل زباله رها کرده بودند. نیمتنه زن جوان به پزشکی قانونی انتقال یافت و درحالیکه تحقیقات در این پرونده آغاز شده بود، ۳ساعت بعد به تیم جنایی خبر رسید که ۲پای زنانه داخل یک گونی در بزرگراه محلاتی پیدا شده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که پاها نیز متعلق به همان زنی است که نیمتنهاش ۳ساعت قبل در خزانه کشف شده بود . از همان زمان تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت هولناک آغاز شد و در ابتدا باید هویت مقتول فاش میشد. مأموران در گام نخست به بررسی اثر انگشت مقتول پرداختند که معلوم شد که وی سابقهدار است و پیش از این بارها به اتهام حمل و نگهداری موادمخدر بازداشت شده است. از سوی دیگر پزشکی قانونی اعلام کرد که علت مرگ شکستگی از ناحیه گردن بوده و قاتل پس از جنایت دست به مثلهکردن جسد زده است. تحقیقات که پیش میرفت معلوم شد که مقتول با مادرش در خانهای در جنوب تهران زندگی میکردند و او به تازگی با پسری به نام کامران ۴۰ساله در یک مهمانی آشنا شده و قرار بود با یکدیگر ازدواج کنند اما این اواخر اختلاف میان آنها بهوجود آمده بود. ظاهرا کامران به مقتول مشکوک شده و به اینکه او مدام در فضای مجازی بود و سرش با گوشی گرم بود اعتراض میکرد. همین مسئله اختلاف و درگیری میان آنها را هر روز بیشتر میکرد تا اینکه آخرین بار زن جوان به خانه خواستگارش رفته و پس از آن بود که جسد مثله شدهاش پیدا شد. همین اطلاعات کافی بود تا دستور بازداشت کامران از سوی قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس جنایی تهران صادر شود. اگرچه شواهد و مدارک علیه کامران مظنون اصلی پرونده بود اما او جنایت را انکار میکرد. وی گفت: من و بهاره(مقتول) مدتی قبل در یک مهمانی با هم آشنا شدیم و میخواستیم باهم ازدواج کنیم. اختلاف میان ما وجود داشت اما خیلی جدی نبود. من نسبت به او حساس بودم چون خیلی دوستش داشتم. رفتارهایش مشکوک بود و همین مسئله مرا آزار میداد. وی ادامه داد: روز حادثه بهاره به خانه من آمد و باز باهم بر سر اینکه چرا مدام سرش با گوشی گرم است درگیر شدیم. بعد از آنکه باهم کمی بحث و بگومگو کردیم، او از من خداحافظی کرد و رفت. از آن پس دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه شنیدم به طرز هولناکی کشته شده است. اما من نقشی در قتل او ندارم. براساس این گزارش، خواستگار مقتول مظنون اصلی پرونده که همه شواهد و مدارک علیه اوست با دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.