مرد میانسال که به خاطر اختلاف با پسر جوانش او را به قتل رسانده بود، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده از آذر سال ۹۸ با کشف جسد پسر جوانی در منطقه پردیس رودهن آغاز شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و در تحقیقات اولیه مشخص شد که مقتول از ناحیه گردن با چاقو مجروح شده و بر اثر شدت جراحت وارده فوت کرده است. در ادامه جسد مقتول به دستور قاضی کشیک به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کار قرار دادند.
در نخستین گام مأموران با شناسایی هویت مقتول که محسن نام داشت به سراغ خانوادهاش در منطقه شرق تهران رفتند اما آنها عنوان کردند از چند روز قبل پسرشان به مسافرت رفته و از او خبری نداشتند. با این حال مأموران که به حرفهای ضدونقیض پدر خانواده مشکوک شده بودند او را زیر نظر گرفتند و با ردیابی تلفن همراه او متوجه شدند که در زمان وقوع قتل، وی در همان منطقه کشف جسد حضور داشته است؛ ضمن اینکه در تحقیقات بیشتر، پیدا شدن آثار خون روی یکی از لباسهای پدر مقتول، کارآگاهان را به کشف راز این جنایت نزدیکتر کرد.
به این ترتیب پدر مقتول دوباره احضار شد و وقتی دربرابر مستندات و شواهد قرار گرفت درنهایت لب به اعتراف گشود و گفت: از مدتها قبل بر سر مسائل مختلف با پسرم اختلاف داشتم. او کارهایی میکرد که آبروی خودش و خانواده را به خطر میانداخت. روز حادثه برای صحبت و حل این اختلافات با پسرم سوار ماشین شدیم و به سمت رودهن حرکت کردیم. یک ساعتی با او صحبت کردم اما زیر بار نمیرفت و حرفهایش را تکرار میکرد تا اینکه بین راه پیاده شدیم و به رستورانی رفتیم و با هم ناهار خوردیم.
وی افزود: پس از آن دوباره سوار ماشین شدیم اما بازهم بحثمان شروع شد. هر چقدر تلاش کردم تا او را مجاب کنم که اشتباه میکند و مسیر زندگیاش را درست کند توجهی نمیکرد تا اینکه در محدوده پردیس، محسن شروع به داد و بیداد کرد و به نشانه اعتراض از ماشین پیاده شد و من هم برای ادب کردن و ترساندنش چاقویی را برداشتم و به سمتش رفتم که محسن به جای اینکه بترسد شروع به پرخاشگری کرد و من هم که عصبانی شده بودم در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و با چاقو ضربهای به او زدم که به گردنش خورد و پسرم روی زمین افتاد.
متهم در حالی که سرش را به پایین انداخته بود، گفت: تا به خودم آمدم، دیدم محسن از شدت خونریزی جان باخته و من هم از ترسم بلافاصله سوار خودروام شدم و فرار کردم و در وسط راه چاقو را از پنجره به بیرون پرتاب کردم و به خانه برگشتم.
بعد از اعترافات پدر مقتول، وی به همراه مأموران به محل جنایت رفت و بازسازی صحنه انجام شد.
پس از اعترافات متهم، بازسازی صحنه و نظریه پزشکی قانونی و تکمیل تحقیقات پرونده، متهم با کیفرخواست قتل عمد به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح روز گذشته در برابر قضات از خودش دفاع کرد.
در ابتدای این جلسه مادر مقتول بهعنوان ولی دم از مجازات شوهرش صرفهنظر کرد و گفت: من شکایتی از شوهرم ندارم. در ادامه متهم که با قید وثیقه آزاد بود، به جایگاه رفت و گفت: هیچ پدری راضی به مرگ پسرش نیست. آن روز به واقع قصدی برای کشتن پسرم نداشتم و فقط میخواستم او را ادب کنم. فکر میکردم محسن با دیدن چاقو و عصبانیت من کوتاه میآید و میترسد اما وقتی به سمتش رفتم او عصبانیتر شد و یک مشت به صورتم کوبید و کاری کرد که در یک لحظه کنترلم را از دست دادم.
وی در ادامه افزود: حالا، هم پسرم را از دست دادهام و هم جلوی همسرم سرافکنده و بشدت هم پشیمانم. من در این مدت سه بار خودکشی کردم اما زنده ماندم حالا از قضات میخواهم تا در صدور حکم شرایط من را در نظر داشته باشند که عمدی در کارم نبود.
با پایان اظهارات متهم و وکیلش قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.