اسکناسها بوی مخصوصی دارند و این روزها سهمیه دلاری فیفا برای تیم ملی فوتبال ایران بوی اسکناسها در حوالی خیابان سئول جنوبی و حتی تا میدان شیخبهایی نیز به مشام دلالان رسیده است.
شاید در هیچ جائی بر روی کرهزمین حتی بورکینافاسو یا مجمع الجزایر قمر هم برای حفظ منافع ملی ده ماه مانده به جام جهانی هیچکس اینگونه فدراسیون فوتبالش را فروپاشیده نمیکند.
هرآنچه امروز در فوتبال ملی ما اتفاق میافتد بدلیل مسائل مرتبط با هییت رئیسه فدراسیون فوتبال است، منشا چالشهای میزبانی مشهد، عدم برنامهریزی درست اردوهای تیمهای ملی و عدم برگزاری مسابقات تدارکاتی در فیفادیها و حالا دودستگی در بین بازیکنان تیم ملی فوتبال را در مسائل چند ماه اخیر هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال جستجو کنید.
طبیعی است که چنان جنگی، چنین بینظمی را رقم میزند و نهایتا سبب بیآبرویی فوتبال ایران در جام جهانی خواهد شد.
فردی که در انتخابات فدراسیون فوتبال به تعداد انگشتان دست هم رای نیاورد توطئه سرنگونی عزیزیخادم رئیس فدراسیون را در دستور کار قرار داد و مجلس و دیگر افراد نهان و پنهان، رئیس فدراسیونی را برکنار کردند که بر قطار سریعالسیر پیشرفت حرکت کرده بود و سهلترین و سریعترین حضور تیم ملی فوتبال در جامجهانی را در تاریخ ورزش ما رقم زد.
اینک فیفا اعلام کرده است که حمایت های دلاری خود به تیمهایی که جواز حضور در قطر را گرفتهاند را پرداخت خواهد کرد، اسکناسهائی که بوی آن به مشام خیلی از دلالان رسیده است.
“شامورتی بازترین” مربی تاریخ فوتبال ایران “کیروش” نیز بوی دلارها به مشامش رسیده است و او هم وسوسه حضور برای دستیابی به این “دلارها” را در سر دارد.
کیروش که یک تیم دلالی و یک گروه خبرنگار دوریالی را همراه خود داشته و در آن زمان حضورش در ایران به کمک این دو گروه تا جائی رفته بود که نه تنها فدراسیون فوتبال را قبول نداشت که برای وزارت ورزش هم شاخ و شانه میکشید.
او شطرنج باز ماهریست که فوتبال ایران را همچون مهرههای شطرنج اداره میکند، در جامهای جهانی قبل دلار پارو کرد و هر از چندگاهی هم تولید بحران میکرد، مرد پرتغالی که با ذکاوت برای حفظ قدرت خویش در فوتبال ما آتش تنش را بر میافروخت و به کمک تیم دلال و خبرنگاری خود قاعده بازی را بهم میزد و خود را ناجی فوتبال میدانست، فوتبالی که با وجود این همه لژیونر حتی میتوانست با کمک یکی از مربیان داخلی هم موفقیت داشته باشد.
او ساحری بود که برخی از لژیونرها را در کنترل کامل خود داشت که وقتی تئوری های او بوسیله دلالان و خبرنگارانش با موفقیت پیش نمیرفت لژیونرهای تحت امر خود را وارد صحنه می کرد.
اینک هر سه تیم دلالی خبرنگاری و لژیونری او به میدان آمده اند تا کیروش را به میدان فوتبال ما بازگردانند.
توصیه دلسوزانه من به مدیران فوتبال و ورزش این است که چنین بدعت بدی در فوتبال کشور برجای نگذارند، اگرچه حضور و موفقیت در جامجهانی با چنین گروه حساسی بسیار اهیمت دارد اما راهحل آن توسل به روشهای بازیکنسالارانه نیست، در کجای دنیا بازیکنان تیمملی فوتبال مربی تیمملی را تعیین میکنند؟ این چه معنی دارد که چنین دو دستگی در تیمملی ایجاد شده است و گروههای مقابل با اظهارنظرات احساسی، آتش اختلاف را در تیمملی دامن میزنند در حالی که به آنها هیچ ربطی ندارد. چه کسی به اینها چنین اختیاراتی را داده است؟ آیا به تبعات اجتماعی این مسائل که سبب نگرانی و ناامیدی مردم میشود فکر کرده اند؟
اکنون که همه تیمها در حال آمادهسازی نهایی هستند تیمملی ایران هر هفته دچار یک تنش جدید میشود!
سوال اینجاست که با عدم نقشآفرینی درست، منطقی و مقتدرانه فدراسیون آیا حضور مدیران تشریفات و رسانهای تیم ملی در نهاد و وزارت سبب چنین بدعتی گردیده است؟
آه صد افسوس، جای مرحوم دهداری، بزرگ اخلاق فوتبال ما خالی است که محمد پنجعلی کاپیتان خاطی تیم ملی را که پایش را از گلیمش فراتر گذاشته بود اخراج کرد و مجلس و نمایندگان مجلس هم نتوانستند هرگز از آن تصمیم قاطع، او را بازدارند. این بدعتی که پنجعلی و ۱۴ بازیکن فوتبال میخواستند در تیمملی ایجاد کنند که آنها “مربی” را تعیین و کنترل کنند دهداری با صلابت و قاطعیت در نطفه خفه و نابود کرد.
بنظر نگارنده بازیکنان خاطی تیم ملی فوتبال باید به کمیته انضباطی فراخوانده شوند و وظایفشان به آنها تفهیم و در صورت تکرار اخراج شوند.
نباید اجازه داده شود که تیم دلالی خبرنگاری لژیونری اجازه دهند که مربی شامورتی باز دوباره فرصت حاشیهسازی و بحران آفرینی در فوتبال ما داشته باشد.
واقعا که فوتبال ایران یتیم شده است، اکنون وقت آن است که وزیر کاردان و کاربلد وزارت ورزش و جوانان که خود قهرمان است و دو المپیک و دهها میدان بزرگ جهانی، قارهای و بینالمللی را تجربه کردهاست به مسئله توجه بیشتری نماید و تیمملی فوتبال را از این سردرگمی خارج سازد.
علی افتخاری؛ کارشناس ورزش