تیم فوتبال امید کشورمان یک فرصت عالی تجربه‌اندوزی را از دست داد و بخاطر غیبت در بازی‌های کشورهای اسلامی بیش از ۳۰۰ میلیون تومان هم جریمه روی دست ورزش کشور گذاشت.
فوتبال کشورمان باردیگر یک فرصت عالی و ایده آل را تبدیل به تهدید و جریمه‌ای بزرگ کرد! تیم امید کشورمان قرار بود در مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی شرکت کند اما حضور نصفه و نیمه بازیکنان در تمرینات تیم امید باعث شد مهدی مهدوی‌کیا سرمربی تیم قید حضور در این رقابت‌ها را که از نظر نتیجه اهمیت زیادی برای فوتبال کشورمان نداشت را بزند.
شاید هر مربی دیگری جای مهدوی‌کیا بود هم همین تصمیم را می‌گرفت. وقتی سرمربی ببیند فدراسیون فوتبال تمام قد به فکر انتخابات ۸ شهریور است تا رئیس جدیدش را بشناسد و هیچ توجهی به خواست‌های اصولی‌ مربی ندارند چرا باید آبرو و اعتبارش را به حراج بگذارد؟! اما باید بگوییم از مهدوی‌کیا انتظار دیگری داریم او یکی از اسطوره‌های فوتبال کشورمان بوده وهست، به خوبی شرایط بغرنج و نابسامان فوتبال‌ کشور را می‌شناسد پس بهتر بود خیلی شیک و مجلسی از همان روز اول به دنبال انتخاب بازیکنان مطرح و اسم و رسم دار باشگاه‌های لیگ برتر بزرگسال نمی‌رفت چون طبق شنیده‌ها حتی بازیکنان امید تیم‌های لیگ برتری با توجه به شرایط بازی‌های کشورهای اسلامی تمایل چندانی هم برای حضور در این رقابت‌ها را نداشتند
با این شرایط شاید انتظار  از مهدوی‌کیا انتظار نابجایی نباشد اینکه می‌خواستیم او به رقابت‌های لیگ برتر امید باشگاهی کشورمان توجه بیشتری نشان می‌داد و  به دنبال تشکیل تیم دوم امید با انتخاب بازیکنان جدید و جوان‌تر می‌رفت و  از باشگاه‌های حاضر در لیگ برتر امید کمک می گرفت. مهدوی‌کیا فوتبال خودش را مدیون مربیان شاغل در رده پایه می‌داند، پس می‌توانست خیلی راحت و ساده با مشورت با سرمربیان تیم‌های امید باشگاهی بهترین نفرات آنها را به اردوی تیم ملی امید دعوت کند.
در واقع او با راهکاری ساده می‌توانست خیلی سریع تیم دوم امید کشورمان را تشکیل بدهد آن هم در روزهایی که در فدراسیون فوتبال تمامی پرسنل و مدیرانش  خواسته یا ناخواسته درگیر انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال هستند! به این ترتیب مهدوی‌کیا می‌توانست خدمت بزرگی هم به این بازیکنان جوان‌تر و گمنام‌تر بکند و هم به تجربه بین‌المللی خودش در عرصه مربیگری در بازی‌های کشورهای اسلامی افزوده می‌شد. 
غیبت تیم امید در بازی‌های کشورهای اسلامی ساده‌ترین راه بود که متاسفانه مهدوی‌کیا این مرتبه برخلاف زمان بازی‌اش این راه آسان را انتخاب کرد تا به دردسرهای احتمالی بعدی و نتایج ضعیف و باخت‌های سنگین مقابل تیم‌های حاضر در این رقابت‌ها نه بگوید! اما از مهدوی‌کیا چنین انتظاری نمی‌رفت! او اگر پای تشکیل تیم دوم امید می‌ایستاد اگر ۲۵ بازیکن جدید به تیم امید دعوت می‌کرد نه اجازه می‌داد که در این شرایط سخت اقتصادی جریمه‌ای ۳۰۰ میلیونی به ورزش کشور تحمیل شود و ضمن اینکه  می‌توانست استعدادهای جدید و جوان تری را شناسایی کند. استعدادهایی که شاید در ادامه راه رقابت‌های المپیک به کارش می‌آمدند. 
مهدوی کیا نباید از باخت در مسابقات قونیه ترکیه می ترسید زیرا در شرایطی که فدراسیون از نظر تشکیلاتی و مدیریتی در ضعیف‌ترین دوران تاریخ خود است کسی نمی‌توانست به مهدوی‌کیا بخاطر باخت احتمالی در بازی‌های کشورهای اسلامی خرده بگیرد مسابقاتی که هیچ تاثیری در سرنوشت تیم امید در رقابت‌های اصلی فوتبال نداشت. 
کمیته ملی المپیک هم که به نوعی متولی این تیم فوتبال بود شرایط مشابهی با فدراسیون فوتبال دارد. این کمیته هم درگیر انتخابات ریاست خود است و صالحی امیری رئیس این کمیته هم روزهای اخر حضورش را در این کمیته پشت سر می‌گذارد بنابراین کمیته ملی المپیک هم مثل فدراسیون توجهی به تیم امید نداشت. تنها راهکار این کمیته اعلام شرایط کرونایی تیم امید به عنوان دلیل غیبت در این رقابت‌ها بود.
اکنون تیم امید کشورمان تنها‌تر از همیشه است و کمیته ملی المپیک و فدراسیون مانند بچه‌ای سر راهی با آن برخورد می‌کنند و مهدوی کیا هم که این شرایط و عدم همکاری باشگاه‌ها را دید قید حضور در این رقابت‌ها را زد تا هم جریمه ۳۰۰ میلیون تومانی شویم و هم از تشکیل یک تیم امید دیگر طفره برویم. این بی‌تدبیری‌هاست که گاهی فوتبال و ورزش ما را دچار رکود ومشکلات حیرت انگیز بین‌المللی می‌کند. در واقع مثل همیشه مدیریتی بحران زا در فوتبال و تیم امید را تجربه کردیم.