عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران با اشاره به صحبتهای وزیر کار در مورد مبلغ خط فقر گفت: ۴ میلیون تومان برای یک خانواده ۴ نفره خط فقر نیست بلکه خط مرگ است اگر در شهرهای بزرگ خانه نداشته باشند، فقط باید نان خشک بخورند.
مهراد عباد در مورد اظهارات معاون وزیر رفاه مبنی بر اینکه خط فقر برای یک خانواده ۴ نفره ۴ میلیون تومان است، اظهار کرد: این اظهارنظر با آمارهای قبلی که ارائه میشد، اختلاف زیادی دارد. ما در ایران آمار دقیقی در مورد هیچ موضوعی نداریم. هر آماری که وجود دارد با خطای بالایی است که شامل خط فقر هم میشود. با وضعیت هزینههای مسکن، مواد غذایی و… به نظر میرسد که میزان خط فقر بسیار بیشتر از این ارقام باشد. اگر خانوادهای بخواهد در طول ماه فقط چند بار گوشت بخورد چند برابر این ۴ میلیون تومان را باید صرف کند. هزینههای اجاره خانه به خصوص در شهرهای بزرگ بسیار زیاد است.
وی در ادامه اضافه کرد: ۴ میلیون تومان برای یک خانواده ۴ نفره خط فقر نیست بلکه خط مرگ است اگر در شهرهای بزرگ خانه نداشته باشند، فقط باید نان خشک بخورند.
عباد تصریح کرد: در چند وقت اخیر بسیار شاهد اظهارات متناقض بودیم. در بدنه دولت، سازمانهای مختلف اظهارنظرهای متفاوتی میکنند. گاهی این اظهارنظرها مانند همین موضوع خط فقر ۴ میلیون تومانی بسیار رادیکال و گاهی هم بسیار پوپولیستی است. در مجموع آمار درستی در اقتصاد ما وجود ندارد. یکی از آمارهای بسیار مهمی که یک بازرگان نیاز دارد آمار واردات و صادرات کشور است که در چند سال گذشته چنین آماری را نداشتیم. البته به تازگی این اطلاعات منتشر شده، اما دقیق نیست.
وی با انتقاد از آمارهای اشتباه منتشر شده گفت: مرجع رسمی آمار ما دو نهاد مختلف هستند که آمارهای منتشره آنها در بسیاری موارد مغایرت دارد. برای یک بازرگان مهمترین موضوع ثبات است تا بتواند برنامه دقیق داشته باشد. برای این برنامهریزی نیاز به آمار دقیق و درست دارد. یک صادرکننده برای انجام صادرات به سختی میتواند اطلاعات و آمار به دست بیاورد.
عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران بیان کرد: فعالین اقتصادی که در حوزه تولید، واردات یا صادرات کار میکنند، دیگر به آمارهایی که در چند سال اخیر داده میشود اعتماد نمیکنند. اگر بخواهند از این آمار استفاده کنند باید ضریب خطای بسیار زیادی را در نظر بگیرند که مسلما چندان کمکی هم نمیکند. در حوزههای بسیار کمی آمار به نسبت دقیقتری داریم برای مثال میتوان به بازاریابی اشاره کرد که میتوان به آمار اداره ثبت احوال استناد کنند چراکه به نسبت دقیق است. اما آمارهایی از این دست که در حوزههای مختلف به فعالین اقتصادی کمک کند به قدر کافی وجود ندارد.
وی اضافه کرد: برای مثال اگر کسی بخواهد اکسیژن و نیتروژن تولید کند، نمیتواند آمار دقیقی پیدا کند که واقعا چه تعداد تولیدکننده در این زمینه وجود دارند. میتواند این آمار را پیدا کند که چه میزان پروانه با چه میزان ظرفیت تولید صادر شده، اما میدانیم که در ایران بسیاری از این پروانهها عملا کار نمیکنند، بسیاری هم با ظرفیت بسیار کمتری کار میکنند. به خاطر نبود این اطلاعات شاهد هستیم که بسیاری به صورت هیجانی وارد اصنافی میشوند در حالی که واقعا بازاری نیست. کسانی که در کرونا وارد تولید اکسیژن شدند الان نمیتوانند کالای خود را بفروشند، چون به آماری استناد کردند که دقیق نبوده است. مثالهای زیادی از این دست وجود دارد و کسانی که هوشمندانهتر رفتار میکنند به این اطلاعات اعتماد نمیکنند.