قتل کینه‌جویانه دو برادر برای صاحب کار پدرشان

در جریان کشف جسد پیرمرد ۸۲ ساله، دو برادر به اتهام ربودن و قتل او بازداشت شدند.
رسیدگی به پرونده مفقود شدن پیرمردی به نام فریبرز، ۲۱ مهر ماه امسال با ثبت شکایت برادر او در جریان قضایی قرار گرفت. ماموران در تحقیقات پی بردند که فریبر کارگاه ساخت در و پنجره دارد و در زمینه ساختمان سازی نیز فعالیت داشته و وضعیت مالی خوبی دارد.
بررسی دوربین های مدار بسته حکایت از آن داشت که فریبرز بعد از خارج شدن از محل کارش به سمت جاجرود رفته و روز بعد یک خانم و آقا با ماشین او به سمت تهران برگشتند.همچنین ادامه تحقیقات نشان می داد که زن جوانی به نام  میترا با کارت بانکی او اقدام به خرید ۵۰ میلیون تومان سکه طلاه کرده است.
به این ترتیب با دستور محمدرضا صاحب جمعی،  از شعبه ۶ دادسرای جنایی، تیمی از کارآگاهان اداره ۴ پلیس آگاهی تهران که سرنخ های پلیسی را در ماجرای ناپدید شدن فریبرز به دست آورده بودند برای دستگیری میترا ماموریت پیدا کردند.
رد پای دو برادر در مفقودی پیرمرد
میترا در تحقیقات ادعا کرد که کارت بانکی را دو پسرخاله اش در اختیار او قرار داده اند و بازپرس صاحب جمعی در ادامه دستور بازداشت ۲ برادر ۳۰ و ۲۳ ساله را صادر کرد اما ۲ برادر پس از دستگیری ادعای بی اطلاعی از سرنوشت فریبرز کردند و شروع به داستانسرایی کردند.
کارآگاهان اداره ۴ پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس جنایی به سراغ اجساد مجهول الهویه ای که به تاریخ ناپدید شدن فریبرز نزدیک بود، رفتند و در همان ابتدا به پرونده جسد سوخته ای که در اطراف شهرستان دماوند پیدا شده بود رسیدند.
بررسی های دقیق در پرونده کشف جسد سوخته یک مرد نشان از آن داشت که جسد متعلق به فریبرز گم شده است و همین کافی بود تا تحقیقات با توجه به مدارک پلیسی از ۲ برادر جوان  آغاز شود.
در ادامه بازجویی از دو برادر،برادر کوچکتر متولد سال ۷۷ به نام شایان است لب به اعتراف گشود و پرده از کینه قدیمی منجر به جنایت باز کرد:«پدرمان سال ۸۸ فوت کرد. پدرم کارگر ساختمانی بود که پروژه آن متعلق به فریبرز بود.علت سقوط پدرم از طبقه پنجم آن ساختمان و در نهایت مرگ پدرم عدم رعایت مسائل ایمنی پروژه بود.برای همین ما از فریبرز کینه داشتیم و حالا که بزرگ شدیم،تصمیم به انتقام از او گرفتیم. در این سالها فریبرز را زیر نظر داشتم تا اینکه تصمیم به انتقام گیری و کینه ای که از او داشتیم را گرفتیم.
وی افزود: روز حادثه به سراغ دخترخاله ام که آرایشگر است رفتیم و من را به صورت یک زن گریم کرد.بعد با برادرم به نام شهاب سراغ فریبرز رفتیم و خودمان را به عنوان یک زن و شوهر جا زدیم.سپس به بهانه مشارکت در یک پروژه ساختمان سازی و دادن سفارش دادن در و پنجره ساختمان او را به جاجرود کشاندیم.در آنجا فریبرز متوجه شد ما فرزندان همان کارگری هستیم که چندین سال قبل فوت کرده است.وقتی فهمید به دنبال انتقام گیری هستیم کارت بانکی اش را که همراهش بود را از او گرفتیم.
آتش زدن پیرمرد در جریان کینه قدیمی
شایان در ادامه گفت:«دو سه روز بود فریبرز را در یک خانه حبس کرده بودیم.یک بار با خودروی او به تهران آمدیم تا با کارتش خرید کنیم و وقتی برگشتیم حال فریبرز بد بود و انگار سکته کرده بود.او را سوار بر خودروی پرایدمان کردم و به سمت دماوند بردم، داخل خودرو یک ظرف بنزین داشتم ، وقتی به دماوند رسیدیم ، فریبرز که حالش بد بود بنزین را روی خودش ریخت.
پسر جوان ادامه داد” فریبرز می گفت من از زندگی سیر شده ام و کاری برای ادامه زندگی ندارم و خانواده ام در آرامش هستند و از مرگ نمی ترسم. فریبرز بنزین را روی خودش ریخته بود که من به او می گفتم این کار را نکن اما حرفهایش باعث شد که من تحریک شوم فندک را روشن کردم و از آنجا دور شدم .
بنا بر این گزارش، بازپرس صاحب جمعی در این مرحله با توجه به اعترافات پسر جوان دستور داد تا ۲ برادر که در ماجرای قتل و آدم ربایی مرد ثروتمند نقش داشتند برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *