مدیران تراکتور،پس از استخدام بردیف همان ترجیع بند معهود و همیشگی شان را تکرار کردند؛ سرمربی جدید آمده است تا پروژه ای بلند مدت را کلید بزند.
آخ از این پروژه های بلند مدت. عادت کردیم این عبارت را در اطراف تیم تبریزی جدی نگیریم. پروژه هایی که طول عمرشان معمولا به اولین برف تبریز هم نمی رسد. کاش اینبار زنوزی مطلق و دوستان خرق عادت کرده باشند. کاش به حرمت دوستی با پیرمرد عشق آبادی، به او فرصت بیشتری بدهند. می گویند موتور تیم هایش دیر روشن می شود. رزومه اش نشان می دهد که اهل ساختار سازی است و تبریزی ها برای تحول و پوست اندازی به سراغ گزینه درستی رفته اند. اگر در گذر از حوالی هفتاد سالگی هنوز مبارزه جو و با انگیزه باقی مانده باشد. اگر هدفش از سفر به ایران، صرفا بازگشت به خانه مادر بزرگ نباشد.
در هر حال تراکتوریها با وجود هفتاد درصد تغییر در ترکیب اصلی، چاره ای جز صبر و انتظار ندارند. با اضافه شدن هفده بازیکن جدید، بدیهی ست که نه بردیف بازیکنان را بشناسد و نه بازیکنان با یکدیگر آشنا باشند. عملا تیمی جدید خلق شده است. اخباری، هادی محمدی و عباس زاده تنها قدیمی های ترکیب ثابت هستند. البته در اهواز، قنبری و واسعی هم به این جمع اضافه شدند که در آغاز نیمه دوم جای خود را به خریدهای جدید دادند. آنها در اولین بازی فصل به مصاف گل گهر رفتند. تقابل کهنه سرباز روس و ژنرال ایرانی. تراکتور در اکثر اوقات بازی، سر در گم و پر اشتباه بود. هرچند اوضاع در اواخر بازی بهتر شد ، اما در نهایت آنها شانس آوردند که با گل های بیشتری شکست نخوردند. تراکتور در هفته دوم میزبان ذوب آهن بود. در بنیان دیزل. بدون حضور تیفوسی های آذربایجان. تیم سخت جان تارتار با روحیه مناسب بابت متوقف کردن پرسپولیس به تبریز رفته بود. آنها در شرایط عادی هم چغر هستند و دفاع از دروازه اصل اول مرامنامه شان است. حالا فکر کنید که در خانه میزبان یک گل هم جلو بیافتند. میزبانِ بدون تماشاگری که آشکارا ناهماهنگ به نظر می رسد. هرچه بازی به پایان نزدیکتر می شود، تراکتور با سراسیمگی بیشتری هجوم می آورد. سانتر از جناحین و شوت های از راه دور تدابیر بردیف برای جلوگیری از شکست است. دفاع اصفهانی ها و از آن ها بهتر فرعباسیِ دروازه بان، بدون اشتباه به نظر می رسند. درست در آستانه دومین شکست، یکی از سانترهای پر تعداد سرخها جواب می دهد. ضربه سر اسدی بازی را مساوی کرده و اولین امتیاز به سختی هرچه تمام تر به دست می آید. بهرحال هرچه باشد از باخت بهتر است.
تراکتور در بازی سوم عازم اهواز است.یک مصاف دشوار دیگر برای تیم تازه شکل گرفته. اینبار تقابل با نکونام و تیم به شدت تاکتیکی اش. تبریزی ها خرق عادت نمی کنند. باز هم مثل دو بازی قبلی همان ابتدای کار گل می خورند. بازی به دقیقه بیست نرسیده دو به هیچ عقب هستند. یک طوفان غیر منتظره از شاگردان نکونام. ظاهرا در این فصل فولادِ دیگری را در فولاد آره نا خواهیم دید. شاگردان جواد با حملات بی امان پاسخ منتقدان را می دهند. معلوم می شود که تیم او بجز دفاع صرف، هنرهای دیگری هم دارد. تراکتور در آستانه فروپاشی ست. پایان نیمه اول آنها را از مخمصه نجات می دهد. نیمه دوم اما داستان دیگری دارد. دقایق ۵۲ و ۵۸ دروازه فولاد باز می شود. یک بازگشت فوق العاده در خانه حریف. در تقابل با یکی از گل نخور ترین تیم های فصول اخیر. به نظر می رسد، بالاخره موتور پسران بردیف روشن شده است. تماشاگران یکی از بهترین بازی های فصل را تماشا می کنند. احتمالا تساوی عادلانه ترین نتیجه ممکن است. نتایج اما همیشه بر مدار عدل نیست. نیمکت نشین کهنه کار، ناجی فولاد می شود. در واپسین لحظات، ضربه سر دژاگه کار تراکتور را یکسره کرده است. همیشه قرار نیست دقایق تلف شده خوش یمن باشند. پیرمرد ترکمن و شاگردانش دست خالی به تبریز باز می گردند.
تراکتور در پایان هفته سوم تنها یک امتیاز اندوخته است. جدول و جایگاه تراکتور نگاه کردنی نیست. بدیهی ست که از تیم بردیف انتظارها بیشتر است. با این حال تیم دوست داشتنی تبریز هزینه بسیار برای تصمیم های احساسی پرداخته است. روند رو به رشد تیم هر چند کند، اما مشهود به نظر می رسد. کاش تی تی ها و مدیران تراکتور اینبار صبور بودن را امتحان کنند. باید اذعان کرد که قرعه هم با تبریزی ها مهربان نبوده و آن ها در سه بازی نخست با تیم های گردن کلفت لیگ روبرو شده اند. بویژه در سیرجان و اهواز آب خوش از گلوی هیچ مهمانی پایین نخواهد رفت. تراکتور در بازی چهارم میزبان هوادار است. این تیم روی کاغذ ساده تر از رقبای قبلی به نظر می رسد. ورزشگاه یادگار هم آماده شده و تی تی ها مشتاق دیدار با شاگردان بردیف هستند. تراکتور برای بازگشت به لیگ به حمایت همه جانبه هواداران نیاز دارد. صبر، اعتماد و اتحاد، آن ها را به تیم بهتری تبدیل خواهد کرد. هیچ راه دیگری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد. باید دید داستان ترکمن پیر و برف تبریز به کجا خواهد رسید.