شایعات: جایی نگیا، مال ماییا، پلنگه!
امروز تو بازار نقل و انتقالات چه خبره؟ کدوم باشگاه دنبال کدوم بازیکنه؟
برای خیلی از فوتبالدوستها این مقطع از فصل جذابترین روزهای سال است؛ روزهایی که باشگاهها نه در داخل زمین که در بازار نقل و انتقالات با هم رقابت میکنند و در خیلی از موارد، سرنوشت فصل هم در همین روزها رقم میخورد؛ وقتی که باشگاهها میتوانند یک ستاره را از چنگ رقبا خارج کنند و همان بازیکن به برگ برنده آنها در طول فصل تبدیل میشود.
پوشش زنده خبری
کاونتری که تو چمپیونشیپه، یه بازیکن ژاپنی خریده به اسم تاتسوهیرو ساکاموتو. تا اینجاش اصلا مهم نیست، مهم اونجاست که این بازیکن رو از باشگاه بلژیکی اوستنده خریدن. همونجایی که رامین رضاییان بازی میکرد. آقای رضاییان اگه شما هم جای قر و فر و لامبورگینی بازی، رو فوتبال تمرکز میکردی، شما هم میرفتی انگلیس (اینقد کیف داره این فاز نصیحت، خیلی حس خوبی به آدم میده!)
بعد از اینکه آقا پائولو مالدینی رو از میلان بیرون کردن، حالا پسرش دنیل مالدینی رو هم قرض دادن امپولی اما آقایون فراموش کردن که خودشون میان و میرن، این امثال مالدینیها هستن که واسه میلان میمونن.
انتقال بزرگ بعدی به عربستان تقریبا داره نهایی میشه؛ سرگئی میلینکوویچ ساویچ که با الهلال قرارداد سه ساله میبنده و لاتزیو هم ۴۰ میلیون گیرش میاد. ما هم فقط تماشا میکنیم و لذت میبریم.
بنفیکا یه مدافع از اسلاویا پراگ خریده به اسم داوید یوراسک. اسمشو یادتون باشه چون سال دیگه همین موقع با یه انتقال کت و کلفت میفروشنش به یه باشگاه بزرگ.
بارسا به کلمنت لنگله پیام داده که “پات رو بذاری تو تمرینا قلم میکنیم. صبر میکنی یه مشتری واسهت پیدا بشه، بعد جول و پلاس رو جمع میکنی، میری دنبال زندگیت، اصلا فکرشم نکن که بخوای بمونی.” آقا نکته اخلاقی اینکه که جایی که نمیخوانتون، نمونین. احترام آدم دست خودشه!
سلام به همگی؛ امروز یه کامنت ویژه میخوام جواب بدم. در واقع موضوع مهمی بود که میخواستم از خیلی وقت پیش در موردش صحبت کنم، اما هی دندون رو جیگر میذاشتم تا اینکه این کامنت رو دیروز دیدم:
سرخیو راموس زیباشهری: میخوام نویسنده رو ناهار دعوت کنم.
دوستان دمتون گرم که میاین تعریف میکنین و انرژی میدین و از این حرفا، اما متاسفانه اگه من این تعریفا رو پرینت بگیرم ببرم میوهفروشی سر خیابون، یه دسته شنبلیله هم بهم نمیدم. به همین دلیل میخواستم تقاضا کنم کامنتا یه جوری باشه که ما بزنیم به زخم زندگی. مثلا دعوت به ناهار خیلی خوبه. تو زیباشهر هم باشه دیگه عالی. هم انرژی روحی میده، هم جسمی.
اما بهترین حالتش اینه که کمپین تشکیل بدین و واسه من تقاضای افزایش حقوق کنین. بگین چون نویسنده صفحه شایعات خیلی باحاله و خیلی زحمت میکشه، حقوقش رو دو-سه برابر کنین و با توجه به اینکه نیازه اخبار دست اول تهیه کنه، ماهی یک بار هم بفرستینش سفر خارجی. قشنگ بازی برد-برد. دیگه ببینم چیکار میکنین.